اعوذبالله من الشیطان الرجیم 

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام علیکم 

مهدی نصیری در سال 1342هجری شمسی در دامغان متولد شد. تحصیل دروس حوزوی را از سال 1354 در حوزه علمیه دامغان نزد پدر (که خود تحصیل کرده حوزه علمیه نجف اشرف و به مقام اجتهاد نایل آمده بود)، و دیگر عالمان آن حوزه آغاز کرد. در سال 1358 برای ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه قم شد و تا سال 1366 دروس سطح حوزه را ادامه داد و همزمان در مدرسه علمیه رسالت به تدریس دروس ادبیات و منطق پرداخت. در سال 1365 همکاری با موسسه مطبوعاتی کیهان را در قم آغاز و یک سال بعد برای ادامه همکاری به تهران رفت و به عنوان دبیر سرویس مقالات روزنامه کیهان کار مطبوعاتی را ادامه داد و مقالات متعددی در زمینه مسائل سیاسی و فرهنگی روز نوشت.
در سال 1367 سردبیری روزنامه کیهان به وی محول شد و در سال 1369 با دستور مقام معظم رهبری به عنوان مدیر مسئول روزنامه کیهان منصوب گردید و تا سال 1373 در این سمت فعالیت نمود. در همین سالها با آغاز درس خارج فقه حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای به مدت دو سال در این درس شرکت کرد. در نیمه سال 1374 به همکاری با موسسه کیهان پایان داد و در اسفند همان سال نشریه سیاسی فرهنگی صبح را منتشر نمود. حیات این نشریه تا سال 1378 ادامه یافت. نصیری در این سال به قم مراجعت نمود و درس خارج اصول و فقه را در محضر آیات عظام سبحانی و مؤمن ادامه داد. وی در سال 1380 به معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور منصوب و تا سال 1384 در این سمت فعالیت کرد و در این سالها نیز دو سال دیگر از درس خارج فقه مقام معظم رهبری بهره برد. در سال 1384 به عنوان معاونت فرهنگی دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در کشور امارات به این کشور رفت و سال 1388 با پایان مأموریت به کشور مراجعت کرد.

پس از مراجعت به ایران به مطالعات و پژوهش و حضور در محافل حوزوی و دانشگاهی برای ایراد سخنرانی و مناظره در موضوعاتی چون تجدد و فلسفه و عرفان پرداخت و انتشار فصلنامه سمات را با محوریت نقد فلسفه و عرفان مصطلح آغاز کرد. پس از انتشار 8 شماره از سمات به دلیل مشکل مالی از ادامه انتشار آن منصرف شد. 
نصیری از سال 1390 تا 1396 در درس خارج فقه آیت الله وحید خراسانی (مبحث خمس) شرکت کرد و از افادات ایشان بهره برد. 

مهدی نصیری همچنین انتشار صد شماره ماهنامه سیاحت غرب برای مرکز پژوهش‌های اسلامی‌صدا و سیما در قم را در کارنامه مطبوعاتی خود دارد. مدیریت مسئول انتشارات کتاب صبح که در سالهای فعالیت عمدتا به انتشار آثاری در زمینه غرب شناسی می‌پرداخت نیز با مهدی نصیری است. 
نصیری علاوه بر نگارش ده‌ها مقاله و گفتگوی مطبوعاتی، چهار کتاب با عنوانهای «اسلام و تجدد»، «فلسفه از منظر قران و عترت»، «جایگاه اجتماعی زن از منظر اسلام» و «آوینی و مدرنیته» تالیف و منتشر کرده است.

«عصر حیرت» عنوان کتاب در دست نگارش وی است که به موضوع امکان یا امتناع تمدن سازی اسلامی در عصر غیبت و روزگار سیطره مدرنیته می پردازد.

 

والعاقبه للمتقین 

التماس دعا 

یا مهدی

حصون اسلام و یاوران حقیقی امام عصر (عج) ، فقهای عظام شیعه هستند نه فلاسفه و صوفیه

اعوذبالله من الشیطان الرجیم 

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام علیکم 

نسل جوان ما اگر بخواهد از شرّ اضلال در امان بماند و دين راستين اسلام را پاك و همان‌طور كه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شده است از منابع اصيله فرا بگيرد، بايد يا شخصاً به اين منابع مراجعه نمايد و بدون تأويل و توجيه، دلالت كتاب و سنّت را حجّت بداند، و يا به اسلام‌شناسان - يعنى آنها كه در مكتب اهل‌بيت عليهم السلام و با غور و بررسى در اين دو منبع، اسلام را آموخته‌اند - رجوع نمايد.

اينان را همه مى‌شناسند؛ ابوذرها، مقدادها، سلمان و سليم‌ها، محمد بن مسلم‌ها، ابن‌ابى‌عمير، فضل بن شاذان، ابن‌بابويه‌ها، كلينى‌ها، شيخ طوسى‌ها و شاگردان آنها و شاگردان شاگردانشان تا زمان حاضر از علما، فقها و مراجع مى‌باشند.

اين قشر از علما هستند كه در اعصار و ادوار متمادى، اسلام را از منابع اصيل و اصل اخذ كرده و آن را دست‌به‌دست به اخلاف سپرده‌اند. اگر اين رجال بااخلاص نبودند، از عهدۀ حفظ‍‌ اين امانت، قشرهاى ديگر برنمى‌آيد و در غوغاهاى بحث‌هاى فلسفى و افكار و سخنان صوفيانۀ اين‌وآن، نه چيزى ثابت و خالص باقى مانده بود و نه مبانى اعتقادى اسلامى از گزند تحريف و تأويل مصون مى‌ماند.

همۀ اهل اطلاع و انصاف مى‌دانند كه در بين تمام دانشمندانى كه در رشته‌هاى مختلف علوم عقلى و اسلامى تبحّر و شهرت يافتند فقط‍‌، اين صنف بودند كه اسلام را حفظ‍‌ كردند، و نقش اصلى تبليغ دين به آيندگان را اين افراد ايفا نمودند، رشته‌هاى ديگر فلسفه و عرفان مصطلح، اصلاً اين هدف را ندارند و به يقين اگر مسلمان‌ها بودند وعلاءالدوله سمنانى‌ها و بايزيدها و ابوسعيدها و صوفيان هند و ايران و خانقاه‌ها، آنچه كه امروز در دست مردم نبود اسلام بود و هرچه هم بود، براى ادارۀ دين و دنيا قابل عرضه نبود.

افرادى مانند شهاب‌الدين سهروردى، ابن‌فارض و ابن‌عربى‌ها در اين جهت نقشى نداشتند و حتّى نمى‌توان خدماتى را كه شخصى مانند ميرداماد رحمه الله در حفظ‍‌ آثار اهل‌بيت عليهم السلام داشته است به‌حساب تبحّرش در فلسفه، و اينكه به قول خودش مشارك فلاسفه بزرگ يونان بوده گذاشت، و اگرچه در بعضى آرا و نظراتى كه در برخى مسائل اسلامى بيان فرموده از فلسفه نيز كمك گرفته است، امّا خدمت ايشان و امثال ايشان به اسلام، نتيجۀ تخصّص آن بزرگواران در رشته‌هاى علوم خاص اسلامى، معارف قرآنى و آثار اهل‌بيت بوده است.

به‌هرحال، در عرض دين و در مقام تحصيل اطمينان به اينكه دينى كه شخص به آن متديّن شده است با دينى كه پيغمبر و ائمه عليهم السلام و كتاب و سنّت عرضه داشته موافق است و دين‌الله مى‌باشد، معيار، همان بيان وحى، كلمات و بيانات اهل‌بيت وحى عليهم السلام است. بايد به مقتضاى:«هَذَا الْعِلْمُ‌ دِينٌ‌ فَانْظُرُوا عَمَّنْ‌ تَأْخُذُونَ‌ دينَكُمْ‌».

دين خدا و علم دين را در همۀ رشته‌ها وبخش‌هايش از اهل دين بپرسيد.

 

منبع: کتاب شریف شرح حدیث عرض دین آقای عبدالعظیم حسنی (ره) ،تالیف آقای لطف الله صافی گلپایگانی (حفظه الله تعالی) 

___________________

 

دین، ابتدا بر قلب و روح انسان می‏نشیند و از آنجا به سوی اعضا و جوارح رشد و نما می‏ كند. از این رو، آنچه در دین اساسی‏تر است، عمل جوانحی و قلبی یعنی ایمان و اعتقاد قلبی است. به همین مناسبت، به عقاید «اصول دین» و به اعمال «فروع دین» اطلاق می‏گردد. آدمی با ایمان و اعتقاد به معارف ضروری یك دین، در جرگه پیروان آن دین قرار می‏گیرد، و در صورتی كه برخی از اعتقادات پایه‏ ای دین را منكر شود، از دین خارج می‏شود و اعمال جوارحی او مقبول نخواهد بود.

از سوی دیگر، انسان‏ها به میزان معرفت و ایمانشان نسبت به اعتقادات، به شرایع عمل می‏كنند و درجه قبولی اعمال در پیشگاه خداوند نیز به معرفت و ایمان شخص وابسته است.

بر این اساس، قرآن كریم، آخرین و كامل‏ترین كتاب آسمانی، بیشتر دربردارنده مسائل اعتقادی است، نه احكام فقهی و عملی. حتی در مواردی كه بحثی تاریخی مطرح می‏شود، به منظور نتایج اعتقادی و اخلاقی از آن و با هدف القای معارف و عقاید دینی و پند و اندرز است. حجم زیادی از كتابهای حدیثی نیز به مسائل اعتقادی اختصاص یافته است.

اصحاب پیامبر اكرم و اهل بیت معصومش علیهم‏السلام از ایشان سؤالهای اعتقادی بسیاری پرسیده‌اند كه دلیل آن اهمیت این‏گونه مسائل و دغدغه درست بودن عقاید بوده است. یكی از راههای اطمینان به درستی عقاید، عرضه عقاید و معارف دینی به محضر معصومان علیهم ‏السلام است. در واقع شخص عرضه ارائه عقاید خود به محضر معصومان علیهم ‏السلام خواستار اصلاح عقاید غلط و تأیید عقاید درست و تكمیل آنها است. در جوامع حدیثی در مواردی می‏بینیم، شخصی محدث و عالم كه با احادیث اهل‏بیت علیهم‏السلام آشنا است و عقاید خود را از معصومان علیهم‏ السلام اخذ كرده، اعتقاداتش را به محضر امام زنده خود عرضه می‏كند.

در واقع چنین فردی در صدد از بین بردن احتمال بسیار ضعیف عدم مطابقت عقایدش با آموزه ‏های دینی و به منظور حصول اطمینان قلبی از دین و معارف و عقاید دینی است.

یكی از این موارد، عرض دین حضرت عبدالعظیم، كه از نوادگان امام حسن مجتبی علیه‏السلام و از اصحاب امام جواد علیه‏السلام و امام هادی علیه‏السلام می‏باشد، در محضر امام هادی علیه ‏السلام است. از عبارتهایی كه امام هادی علیه‏السلام در صدر این حدیث درباره عبدالعظیم به كار می‏برد و او را از اولیأ حقیقی و دوستان راستین خود می‏داند و نیز تعابیر آخر حدیث، عظمت و جلالت عبدالعظیم روشن می‏شود.

پیام اصلی این كار حضرت عبدالعظیم برای ما این است كه در صدد كسب معارف اسلامی و تصحیح عقاید دینی از طریق مطالعه قرآن و احادیث و مراجعه به عالمانِ اسلامی باشیم و به اطلاعات ناقص {و عقل محجوب}  خود مغرور نشویم.

 

منبع: مقاله آموزه های حدیث عرض دین آقای عبدالعظیم حسنی (ره)، تالیف آقای رضا برنجکار

 

والعاقبه للمتقین 

التماس دعا 

یا مهدی