برای انتقال به مبحث اصلی کلیک کنید

حصون اسلام و یاوران حقیقی امام عصر (عج) ، فقهای عظام شیعه هستند نه فلاسفه و صوفیه

اعوذبالله من الشیطان الرجیم 

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام علیکم 

نسل جوان ما اگر بخواهد از شرّ اضلال در امان بماند و دين راستين اسلام را پاك و همان‌طور كه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شده است از منابع اصيله فرا بگيرد، بايد يا شخصاً به اين منابع مراجعه نمايد و بدون تأويل و توجيه، دلالت كتاب و سنّت را حجّت بداند، و يا به اسلام‌شناسان - يعنى آنها كه در مكتب اهل‌بيت عليهم السلام و با غور و بررسى در اين دو منبع، اسلام را آموخته‌اند - رجوع نمايد.

اينان را همه مى‌شناسند؛ ابوذرها، مقدادها، سلمان و سليم‌ها، محمد بن مسلم‌ها، ابن‌ابى‌عمير، فضل بن شاذان، ابن‌بابويه‌ها، كلينى‌ها، شيخ طوسى‌ها و شاگردان آنها و شاگردان شاگردانشان تا زمان حاضر از علما، فقها و مراجع مى‌باشند.

اين قشر از علما هستند كه در اعصار و ادوار متمادى، اسلام را از منابع اصيل و اصل اخذ كرده و آن را دست‌به‌دست به اخلاف سپرده‌اند. اگر اين رجال بااخلاص نبودند، از عهدۀ حفظ‍‌ اين امانت، قشرهاى ديگر برنمى‌آيد و در غوغاهاى بحث‌هاى فلسفى و افكار و سخنان صوفيانۀ اين‌وآن، نه چيزى ثابت و خالص باقى مانده بود و نه مبانى اعتقادى اسلامى از گزند تحريف و تأويل مصون مى‌ماند.

همۀ اهل اطلاع و انصاف مى‌دانند كه در بين تمام دانشمندانى كه در رشته‌هاى مختلف علوم عقلى و اسلامى تبحّر و شهرت يافتند فقط‍‌، اين صنف بودند كه اسلام را حفظ‍‌ كردند، و نقش اصلى تبليغ دين به آيندگان را اين افراد ايفا نمودند، رشته‌هاى ديگر فلسفه و عرفان مصطلح، اصلاً اين هدف را ندارند و به يقين اگر مسلمان‌ها بودند وعلاءالدوله سمنانى‌ها و بايزيدها و ابوسعيدها و صوفيان هند و ايران و خانقاه‌ها، آنچه كه امروز در دست مردم نبود اسلام بود و هرچه هم بود، براى ادارۀ دين و دنيا قابل عرضه نبود.

افرادى مانند شهاب‌الدين سهروردى، ابن‌فارض و ابن‌عربى‌ها در اين جهت نقشى نداشتند و حتّى نمى‌توان خدماتى را كه شخصى مانند ميرداماد رحمه الله در حفظ‍‌ آثار اهل‌بيت عليهم السلام داشته است به‌حساب تبحّرش در فلسفه، و اينكه به قول خودش مشارك فلاسفه بزرگ يونان بوده گذاشت، و اگرچه در بعضى آرا و نظراتى كه در برخى مسائل اسلامى بيان فرموده از فلسفه نيز كمك گرفته است، امّا خدمت ايشان و امثال ايشان به اسلام، نتيجۀ تخصّص آن بزرگواران در رشته‌هاى علوم خاص اسلامى، معارف قرآنى و آثار اهل‌بيت بوده است.

به‌هرحال، در عرض دين و در مقام تحصيل اطمينان به اينكه دينى كه شخص به آن متديّن شده است با دينى كه پيغمبر و ائمه عليهم السلام و كتاب و سنّت عرضه داشته موافق است و دين‌الله مى‌باشد، معيار، همان بيان وحى، كلمات و بيانات اهل‌بيت وحى عليهم السلام است. بايد به مقتضاى:«هَذَا الْعِلْمُ‌ دِينٌ‌ فَانْظُرُوا عَمَّنْ‌ تَأْخُذُونَ‌ دينَكُمْ‌».

دين خدا و علم دين را در همۀ رشته‌ها وبخش‌هايش از اهل دين بپرسيد.

 

منبع: کتاب شریف شرح حدیث عرض دین آقای عبدالعظیم حسنی (ره) ،تالیف آقای لطف الله صافی گلپایگانی (حفظه الله تعالی) 

___________________

 

دین، ابتدا بر قلب و روح انسان می‏نشیند و از آنجا به سوی اعضا و جوارح رشد و نما می‏ كند. از این رو، آنچه در دین اساسی‏تر است، عمل جوانحی و قلبی یعنی ایمان و اعتقاد قلبی است. به همین مناسبت، به عقاید «اصول دین» و به اعمال «فروع دین» اطلاق می‏گردد. آدمی با ایمان و اعتقاد به معارف ضروری یك دین، در جرگه پیروان آن دین قرار می‏گیرد، و در صورتی كه برخی از اعتقادات پایه‏ ای دین را منكر شود، از دین خارج می‏شود و اعمال جوارحی او مقبول نخواهد بود.

از سوی دیگر، انسان‏ها به میزان معرفت و ایمانشان نسبت به اعتقادات، به شرایع عمل می‏كنند و درجه قبولی اعمال در پیشگاه خداوند نیز به معرفت و ایمان شخص وابسته است.

بر این اساس، قرآن كریم، آخرین و كامل‏ترین كتاب آسمانی، بیشتر دربردارنده مسائل اعتقادی است، نه احكام فقهی و عملی. حتی در مواردی كه بحثی تاریخی مطرح می‏شود، به منظور نتایج اعتقادی و اخلاقی از آن و با هدف القای معارف و عقاید دینی و پند و اندرز است. حجم زیادی از كتابهای حدیثی نیز به مسائل اعتقادی اختصاص یافته است.

اصحاب پیامبر اكرم و اهل بیت معصومش علیهم‏السلام از ایشان سؤالهای اعتقادی بسیاری پرسیده‌اند كه دلیل آن اهمیت این‏گونه مسائل و دغدغه درست بودن عقاید بوده است. یكی از راههای اطمینان به درستی عقاید، عرضه عقاید و معارف دینی به محضر معصومان علیهم ‏السلام است. در واقع شخص عرضه ارائه عقاید خود به محضر معصومان علیهم ‏السلام خواستار اصلاح عقاید غلط و تأیید عقاید درست و تكمیل آنها است. در جوامع حدیثی در مواردی می‏بینیم، شخصی محدث و عالم كه با احادیث اهل‏بیت علیهم‏السلام آشنا است و عقاید خود را از معصومان علیهم‏ السلام اخذ كرده، اعتقاداتش را به محضر امام زنده خود عرضه می‏كند.

در واقع چنین فردی در صدد از بین بردن احتمال بسیار ضعیف عدم مطابقت عقایدش با آموزه ‏های دینی و به منظور حصول اطمینان قلبی از دین و معارف و عقاید دینی است.

یكی از این موارد، عرض دین حضرت عبدالعظیم، كه از نوادگان امام حسن مجتبی علیه‏السلام و از اصحاب امام جواد علیه‏السلام و امام هادی علیه‏السلام می‏باشد، در محضر امام هادی علیه ‏السلام است. از عبارتهایی كه امام هادی علیه‏السلام در صدر این حدیث درباره عبدالعظیم به كار می‏برد و او را از اولیأ حقیقی و دوستان راستین خود می‏داند و نیز تعابیر آخر حدیث، عظمت و جلالت عبدالعظیم روشن می‏شود.

پیام اصلی این كار حضرت عبدالعظیم برای ما این است كه در صدد كسب معارف اسلامی و تصحیح عقاید دینی از طریق مطالعه قرآن و احادیث و مراجعه به عالمانِ اسلامی باشیم و به اطلاعات ناقص {و عقل محجوب}  خود مغرور نشویم.

 

منبع: مقاله آموزه های حدیث عرض دین آقای عبدالعظیم حسنی (ره)، تالیف آقای رضا برنجکار

 

والعاقبه للمتقین 

التماس دعا 

یا مهدی