6. جمله (1)
به اين مثالها توجّه كنيد:
( على- كتاب- پايه ميز)
مثالهاى مذكور هركدام مفهومى را در ذهن ما ايجاد مىكند، ولى هيچ كدام نمىتواند مطلبى را اثبات يا نفى كنند يا خواستهاى را به ما اعلام كنند؛ به همين دليل است كه اگر گويندهاى فقط كلمه « على » را بگويد و ساكت شود، مخاطبان منتظر ادامه سخن گوينده خواهند بود.
عباراتى مانند: « على رفت- نوشتم- پايه ميز شكست- بزن» هركدام متضمن اثبات مطلبى هستند؛ اگرچه نقاط مبهمى دارند؛ (مثل: كجا رفت؟ چرا رفت؟ چه زمانى رفت؟ و ...).
در مثال اوّل، رفتن براى على اثبات شده و در مثال دوّم، نوشتن را براى خود اثبات كردهايم و در مثال سوّم، شكستن را براى پايه ميز و همچنين در عبارت « بزن »، خواستهاى از متكلّم به مخاطب اعلام شده است و آن وقوع زدن از مخاطب است.
اينگونه عبارات را كه دربردارنده بيان يك مطلب هستند، « جمله » گويند.
بيان چند مطلب در جمله
همانطور كه گفتيم، در هريك از جملات، چيزى به چيز ديگر نسبت داده شده است.
در مثالهاى بالا، « رفتن » به « على » نسبت داده شده است. در اصطلاح، « رفتن »، « مسند » و « على »، « مسند اليه» است و ... در مثال « بزن »، « زدن » به « تو » نسبت داده شده كه « بزن »، « مسند » و « تو »، « مسند اليه» است.
نكته: مسند و مسند اليه را « اركان جمله» نيز مىنامند.
تقسيم جمله: در علم نحو، جمله را به دو دسته تقسيم كردهاند:
1. جمله اسميه
2. جمله فعليه
به جملاتى كه « اوّلين ركن» آنها فعل باشد، جملات فعليّه گويند [1] و به جملاتى كه اوّلين ركن آنها اسم باشد، جمله اسميه مىگويند؛ براى مثال، عبارت « ضرب اللّه مثلا» جمله فعليه است، زيرا اوّلين ركن آن (مسند) فعل است. به بيان روشنتر، در عبارت مذكور « مثال زدن» به « خدا » نسبت داده شده است؛ پس فعل « ضرب »، مسند و كلمه « اللّه » مسند اليه است؛ چون « اوّلين ركن» آن فعل است، جمله فعليه خواهد بود.
و عبارت اللَّهُ الصَّمَدُ؛ [2] جمله اسميه است، زيرا در اين جمله، « بىنياز بودن» به « خدا » نسبت داده شده است و از اينرو، « اللّه » مسند اليه و « الصمد »، مسند است و « اوّلين ركن» اسم است.
نتيجه: در تشخيص جملات اسميه و فعليه، ملاك، فعل يا اسم بودن اوّلين ركن است و مقدم شدن اسمهايى كه ركن نيستند يا مقدم شدن حروف، تأثيرى در بحث ندارند.
پس عبارت إِيَّاكَ نَعْبُدُ ... جمله فعليه و عبارت ... أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ..، جمله اسميه خواهد بود.
تمرين
1. در عبارات زير كدام يك جملهاند؟
الف) ... رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...* [3]
ب) ... أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ ...* [4]
ج) ... رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...
د) ... وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ ...
2. در عبارات زير، ضمن تعيين مسند و مسند اليه نوع جمله را مشخّص كنيد:
الف) ... وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ ... [5]
ب) ... لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ ... [6]
ج) ... وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ [7]
د) ... إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي ... [8]
[1] . منظور از ركن، مسند يا مسند اليه است (همانطور كه در صفحه قبل نيز بيان كرديم).
[2] . اخلاص، آيه 2.
[3] . السّموات: آسمانها.
[4] . لم يسيروا: سير نكردند.
[5] . البينات: دليلها (عنكبوت، آيه 39).
[6] . لنكفّرنّ: حتما مىزداييم- عنهم: از آنها- سيّئات: كارهاى زشت (عنكبوت، آيه 7).
[7] . كذلك: اينچنين- نجزى: پاداش مىدهيم- المحسنين، نيكوكاران (انعام، آيه 84).
[8] . انما: همانا- عند: نزد (اعراف، آيه 187).
اولین سیستم همکاری در فروش ویژه طلاب سراسر کشور تحت قرارداد با شرکت ملی پست ج.ا.ا