حکایت کرده اند که حضرت داود (ع) شب هنگام به صورت ناشناس از خانه خود بیرون شد تا نظر مردم را در باره خود جویا شود. 

او هرکس را میدید از خلق وخویش با مردم سئوال می کرد وپاسخهایی را می شنید. دراین هنگام به اذن الهی جبرئیل امین به شکل یک فرد عادی جلوی وی آمد . 

حضرت داود ازوی سئوال کرد نظر شما در باره داود چیست ؟ 

 

جبرئیل پاسخ داد او مردنیکو وخوبی است جز اینکه از خزانه مملکت امرار معاش می کند نه از دسترنج خودش.! 

 

حضرت داود با شنیدن این سخن سریعاً به خانه برگشت وبه طرف محراب عبادت خویش رفت و ۴۰ روز به مناجات وستایش واستغفار از درگاه الهی پرداخت واز خداوند این تقاضا را نمود : خداوندا مرا حرفه ای بیاموز که از دسترنج خود استفاده کنم .

 

 پروردگار نیز دعایش را مستجاب کرد وبه فرمان الهی آهن برای حضرت داود نرم شد و به حضرت داود حرفه زره سازی را به وی یاد داد.

 

لطفاً نظر بدید 🙏

برای شرکت در بحث اول باید عضو مجمع گزدهمایی بزرگ طلاب بشید 

https://majaame.com/groups/212/