خلاصه درس آشنایی با ادیان بزرگ:
1. با پیشرفت دانش معلوم شده است که درباره هیچ یک از پدیدههای جهان نمیتوان تعریف کاملی ارائه داد/هیچ تعریفی جامع و مانع نیست/فقط حاوی برخی جوانب
2. برای «دین» هیچ تعریف جامع و مانعی وجود ندارد/بیش از ۸۰ تعریف برای دین در ادیان مختلف وجود دارد که هیچ کدام جامع و مانع نیست
3. برخی تعاریف دین: اعتقاد به وجود خدا و عمل به مقتضای این اعتقاد (این تعریف با بودا هماهنگ نیست)/اعتقاد به یک امر قدسی/ایمان به موجودات روحانی
4. ملت در لغت به معنی روش و آیین است و اصطلاحاً به مجموعه ادیان توحیدی اطلاق میشود/در کلام اسلامی: ملّیین/در فارسی به تازگی: «مجموع مردم یک کشور»
5. مردم باستان از بازگشت اموات میترسیدند؛ بنابراین مردگان را کاملاً با طناب میبستند و گورها را محکم میکردند تا از بازگشت آنان جلوگیری کنند
6. در گذشته، برخی، فرزند خود را قربانی بت میکردند/از نظر علم ادیان، «ختنه کردن» و «قربانی حیوان» از زمان حضرت ابراهیم جانشین قربانی فرزندان شد
7. توتمِ قبیله، یک نشان است که از قبیله حمایت میکند؛ مثلاً عکس یک شیر که روی پرچم برخی کشورها قرار دارد/شیر:آفریقا/ببر:هند/گاو نر:یونان و مصر..
8. تابو(Taboo): محرّمات قبیله؛ مثلاً فقط ازدواج درونقبیلهای جایز وگرنه حرام.../این کلمه از زبان اقوام ابتدایی مجمعالجزایر پولینزی آمده
9. ادیان ابتدایی، برخی اشیاء (سنگی، چوبی،...) را دارای نیرویی ویژه میدانند که به آن اشیاء، مانا(Mana) گفته میشود/این واژه از مجمع الجزایر پولینزی آمده
10. آنیمیسم: بر اساس این آیین، همه مظاهر طبیعت روح دارند و برای بهرهبرداری از آنها باید به نیایش و سپاس و ستایش پرداخت؛ زمین،آسمان،آتش،رعد برق
11. نژاد مصریان قبطی بود و واژه Egypt از این کلمه گرفته شده/انواع حیوانات مانند گربه را میپرستیدند/هخامنشیان در یک جنگ، روی سپر خود گربه کشیدند و بر مصریان پیروز شدند!
12. فرعونی به نام امنحوتب چهارم، مقرر کرد که مردم مصر فقط اتون را بپرستند/او خود را اخناتون نامید یعنی «اتون کافی است»/بعد از او وضع قبل دوباره برگشت
13. بابل مهد جبر و مثلثات و علوم دیگر بود/طی ۴هزار سال، انواع خدایان را تجربه کرد/«مَرْدوخ» در بیشتر زمانها برترین خدا بود
14. با سقوط بابل به دست کورش، اهورَمَزدا جای مردوخ را گرفت / ... یونان از گذشتههای دور مرکز هنر، فرهنگ و اندیشه بوده است
15. آپولو=خدای خورشید؛ از خدایان یونان باستان
16. حدود ۵ قرن قبل از میلاد، فیلسوفان بزرگی در یونان پیدا شدند و افکار تازهای را مطرح کردند /ارسطو شاگرد افلاطون و افلاطون شاگرد سقراط بود
17. اندیشههای افلاطون در مورد خداشناسی موجب گردید او را افلاطون الهی(Divine Plato) بنامند/ارسطو محرک اول را مطرح کرد که ادیان توحیدی آن مفهوم را برابر با خدا میدانند
18. رومیان (=بخش مهمی از اروپا، ترکیه و شام) از گذشتههای دور در معماری، نقاشی، مجسمهسازی، ادبیات و فنون کشورداری سرآمد بودند/قرن ۴ مسیحی شدند
19. رومیان به خدایان بیشماری معتقد بودند؛ برخی: ژوپیتر(=زئوس یونان)، جانوس، مارس، وِستا، وُلکان، ونوس، آپولو، میِنرْوا، هرکول...
20. حدود ۳۵۰۰ سال پیش قومی که خود را آریا یعنی نجیب و شریف میخواندند،از آسیای مرکزی به اطراف رود سِند(جنوب پاکستان) مهاجرت و دستهای به ایران..
21. آیین قوم آریایی هندوستان، برَهمایی(Brahmanism) بود/برهما: خدای هندوان/برهمن: ذات خدا و نیز روحانی هندو/هندوئیسم تحولیافته برهمایی در قرن ۸و۹
22. کتاب جذاب بْهَگَوَد گیتا (سرود خدای مجید) به اختصار «گیتا»، نزد هندوان از هر کتاب دینی و عقلی دیگر محبوبتر و محترمتر است/به تمام زبانها ترجمه شده است
23. فروترین طبقه، بومیان آریایی هندوستان بودند که نجسها(Untouchables) نامیده میشدند و هرگز حق نداشتند در محلههای آن طبقات ۴گانه تردد کنند! اگر مثلاً برای حمل زباله به اماکن آنان میرفتند باید با صدای بلند اعلام میکردند تا نگاه افراد طبقات بالا به آنها نیفتد، وگرنه شخص باید غسل میکرد
24. هندوان جسد مردگان خود را میسوزانند وخاکستر آنرا در رود گَنْگ(=تندرو)میریزند/قدیماً همسر مرد متوفی نیز به نشانه وفاداری درون آتش میرفت!! صائب تبریزی: جز زن هندو کسی در عاشقی مردانه نیست ... سوختن بر شمع خفته کار هر پروانه نیست
25. نوشیدن ادرار گاو و خوردن سرگین آن برای تبرک و تطهیر درونی،بین هندوان معمول است/آنها گاهی برای تحصیل ادرار گرم و تازه گاو،قابلمه بدست در مراتع میگردند!
26. خدایان تثلیث هندو(Hindu Trimūrti): برهما(Brahmā؛ آفریدگار جهان)/شیوا(Šiva؛ خدای فانیکننده/رقص شیوا)/ویشنو(Vishnu؛ خدای حفظکننده)
27. بودا(Buddha)، حکیم و بنیانگذار بودیسم است و کَلْکی موعود آخرالزمان است که معتقدند برای اصلاح جهان، شمشیر به دست و سوار بر اسب سفید ظاهر خواهد شد
28. جالبه:گاندی از برخی غربیها که عورتپرستی را زشت دانسته بودند گلهمند بوده!
29. سلطان محمود غزنوی در ۴۱۶ه.ق به عنوان بتشکنی به معبد بزرگ سومَنات حمله کرد و...گُرز خود را بر فرق مجسمه لینگا کوبید/تکهای از مجسمه را به مکه مکرمه فرستاد
30. قانون کارما: آدمی نتیجه اعمالش را در دورههای بازگشت مجدد خود در این جهان میبیند/رسخ:حلول روح متوفی در جمادات/فسخ: حلول روح متوفی در نباتات/مسخ: حلول روح متوفی در حیوانات/نسخ: حلول روح متوفی در انسان
31. سمسارا(Samsāra) به معنای تناسخ در بسیاری از ادیان و مذاهب جهان(یهودیت،مسیحیت و حتی برخی فرقههای انحرافی اسلام) با عناوین گوناگون وجود داشته
32. شدیدترین تعصبها را میتوان میان هندوان یافت. مهاتماگاندی به سبب اعتقاد به برابری هندوان و مسلمانان، مورد دشمنی هندوان قرار گرفت و یکی از آنها او را با گلوله کشت
33. از دیدگاه حکیمان و دانشمندان هندو، این جهان و همه اجزای آن، در حقیقت خیالی بیش نیست/این خیال را مایا (Māyā) یعنی فریب و وهم مینامند
34. به عقیده هندوان، دستیابی به حقیقت یا اتحاد با خدای توانا از طریق یوگا(Yoga) یعنی «یوغ نهادن» حاصل میشود/یوگا: ریاضت سخت و طاقتفرسا؛ مانند نشستن پیوسته بدون حرکت
35. آیین بودا یکی از انشعابهای آیین برَهمایی است/بودا (به معنی بیدار) لقب گوتاما شاکیامونی است/۵۶۳ ق.م به دنیا آمد/در ۸۰ سالگی به نیروانا پیوست
36. داستان و فلسفه بودا در صفحه ۴۴/سرآغاز حکمت از نگاه او: از نیکو نیکو پدید میآید و از بد بد/«به نظر من جهان همیشگی است و آغاز و انجامی ندارد»
37. آیین بودا سه فرقه دارد: مَهایانا(چرخ بزرگ) در چین رواج دارد/هینایانا(چرخ کوچک) در سریلانکا و جنوب شرق آسیا/وَجرَیانا(چرخ الماس) در تبت
38. یکی از طریقههای عرفانی مهایانا که به سانسکریت، دِهیانا یعنی تأمل، به چینی چانگ(chang) و به ژاپنی زِن(Zen) خوانده میشود، شهرت جهانی دارد
39. سیکیسم: معروفترین انشعاب هندوئیسم/سیک یا sikh یعنی شاگرد/نانَک پایهگذار و اولین گورو (Guru) یعنی معلم آن آیین/ترکیبی از عقاید اسلامی و هندو
40. معبد سیکها، گورودواره(gurudwara) یعنی «دری به سوی گورو» نامیده میشود/در زاهدان و تهران گورودواره دارند/در تهران به نام مسجد هندیها معروف است
41. Kung-Futze یعنی کونگ حکیم/اشاره به کنفسیوس حکیم و سیاستمدار چینی در سال ۵۵۱ق.م دارد/تا سال ۱۹۴۹ قبل از انقلاب کمونیستی برای او احترام زیادی قائل بودند
42. لائوتسهی حکیم بنیانگذار مکتب تائو/رساله او: تائوتهچینگ/تائو یعنی راه، بستر رودخانه/همه اتفاقات جهان یک تائو دارد/معادل Cosmos یونانی=جهان
43. شینتو (Shinto) یعنی «طریقه خدایان»/آیین باستانی ژاپن /اکنون این آیین در کنار آیین بودا در ژاپن به حیات خود ادامه میدهد
44. قبل از زردشت، دین بومیان غیرآریایی ایران، آیین مغان بود/مغ=مگوش/کلمه مجوس عربی از همین مگوش میآید/مثل زردشت، دوگانه پرست بودند (خدای خیر/خدای شر)
45. پس از شهرنشینی آریاییان، پیامبر اصلاحگری به نام زردشت برخاست که خود را فرستاده خدای خیر یعنی اهورَمزدا میدانست تا جهان را از تیرگی پاک کند
46. اکثر علمای اسلام، نبوت زردشت را پذیرفته و مجوس که در آیه ۱۷/حج آمده را به اهل کتاب ملحق میدانند/یک قرن قبل از میلاد به مزدَیَسنا تحول یافت
47. ظاهراً زرتشت از کلمه Zarathushtra (زَرَثوشترا) میآید که در کتاب آسمانی زردشت (گاتَها) آمده و معادل زرداشتر یعنی دارندهی شتر زرد است
48. عُموم مورخان زردشت را ایرانی و اهل آذربایجان و محل برانگیختگی او را کوهی نزدیک دریاچه ارومیه میدانند؛ به همین دلیل آب دریاچه ارومیه برای زردشتیان مقدس است
49. نظریه مشهور: زردشت در سال ۶۶۰ قبل از میلاد به دنیا آمد و در سی سالگی به پیامبری مبعوث شد/نزد گشتاسب، پادشاه عصر خود رفت و او را به دین خود دعوت کرد/او سریعاً دین را پذیرفت
50. فردوسی در شاهنامه به دعوت زردشت از گشتاسب اشاره دارد: به شاه جهان گفت زردشت پیر ... که در دین ما این نباشد هژیر....
51. زردشت در۷۷ سالگی در آتشکدهای در بلخ افغانستان به دست تورانیان باجگیر کشته شد/ پس از آن، گشتاسب پسرش اسفندیار را برای تبلیغ دین زردشت به هر سو اعزام کرد
52. کتاب آسمانی زردشتیان: اَوِستا(یعنی اساس و بنیاد و متن)/این کتاب به زبان اوستایی که در دوره ساسانیان پدید آمده(۲۲۶-۶۴۱م) [یعنی پس از ظهور اسلام] نگارش شد
53. زردشتیان در گذشته اجساد مردگان را به خاک و آب و آتش نمیسپردند چون آنها را مقدس میدانستند. اجساد را به لاشخورهای دخمهای در کوه میسپردند
54. چهارشنبهسوری و احترام و سوگند به روشنی چراغ و... با تعالیم زردشتی ارتباط دارد
55. زردشتیان معتقدند ۳۰۰۰ سال پس از زردشت سَوشیانس(سَوشیانت) ظهور میکند وسپس جهان پایان مییابد/به صراط، میزان اعمال، بهشت و دوزخِ(سرد و کثیف) معتقدند
56. مسلمانان در زمان خلیفه دوم ایران را فتح کردند/ایرانیان دین زردشتی را رها و اسلام را برگزیدند و خدمات فراوانی به این دین کردند/کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام از شهید مطهری...
57. زردشتیان قومی تحصیلکرده و بافرهنگ هستند و همواره رفتارشان با دیگران خوب بوده است/۱۵۰هزار پارسی زردشتی در هند و ۵۰هزار در یزد، کرمان و تهران
58. عقاید مسخره میترائیزم (Mithraism) (مهرپرستان) در صفحه ۶۷
59. مشروح اعتقادات مانویان (که البته همگی نابود شدهاند) در دو سخنرانی مهم سید حسن تقیزاده آمده
60. جالبه: بحرانهای اجتماعی در پدید آمدن باورهای دینی نقش مهمی دارند و دینهایی که در زمان و مکانی بحرانی تأسیس میشوند، گسترش عمومی مییابند
61. مزدک (که در شاهنامه آمده) پسر بامداد، حکیمی بود که مردم را در زمان تنگی برانگیخت که به انبارهای غله هجوم برند؛ نتیجه: شهرت بالای وی
62. اعراب قبل از اسلام: قحطانی و عدنانی (عدنان از نسل حضرت اسماعیل)/پیامبر و خلفا: عدنانی/معروفترین دیانت اعراب جاهلیت: بتپرستی/ برخی یهودی و مسیحی
63. اعراب جاهلی، الله را آفریدگار جهان میدانستند و بت را شریک او قرار میدادند/هنگام شروع به کار میگفتند: باسمک اللهم/اما از بت حاجت میخواستند
64. صابیان ابتدا گروهی بودند که آیین مشخصی نداشتند/صابیان عصر ما خود را پیرو حضرت یحیی میدانند ولی رهبانیت ندارند/روحانی صابیان گنجور نامیده میشود
65. هفتاد هزار نفر از صابیان در عراق در کنار دجله و فرات و قریب ۲۰ هزار نفر در کنار رود کارون در خوزستان زندگی میکنند
66. صابیان به فتوای مقام معظم رهبری از اهل کتاب به شمار میآیند / صابیان هر یکشنبه توسط روحانیونشان تعمید داده میشوند!
67. عبرانی از ماده «ع ب ر» به معنی گذر کردن از نهر میآید/حضرت ابراهیم از رود فرات عبور و وارد کنعان شد/نام عبرانی را کنعانیان به ابراهیم دادند
68. نام حضرت ابراهیم ابتدا اَبرام(یعنی پدر بلندمرتبه) بود، در سن ۹۹ سالگی خداوند نام او را به ابراهیم(یعنی پدر اقوام) تغییر داد/۴۰۰۰سال پیش بوده
69. یهودیان خود را از نسل حضرت یعقوب نوه حضرت ابراهیم میدانند و از این جهت افتخار میکنند که هم فرزند جسمانی و هم فرزند روحانی او هستند
نام تورات مدعی است که خدای متعال با حضرت ابراهیم عهد بست که از نیل تا فرات را به فرزندان او که از اسحاق پدید آیند، عطا کند/شجرهنامه حضرت موسی در تورات موجود است
71. اسماعیل (یعنی خدا میشنود) فرزند کنیز حضرت ابراهیم به نام هاجر بود/اسحاق (یعنی میخندد) فرزند ساره همسر سالخورده و نازای ابراهیم
72. حضرت اسحاق دو فرزند توأم به دنیا آورد: عیسو یعنی پُرمو و دومی که بعد از او به دنیا آمد یعقوب یعنی «تعقیب میکند(فرزند قبل را)»/ از حضرت یعقوب به نام اسرائیل ذکر شده است
73. اسرائیل یعنی «کسی که بر قهرمان پیروز شد»/اشاره به کشتی یعقوب با خدا و شکست او که در تورات است/اهل کتاب: منظور از خدا یکی از فرشتگان خدا است
74. چقدر جالب: موسی که همان موشه در عبری است یعنی «از آب کشیده شده»(اشاره به جریان به آب انداختن موسی و گرفتن آن توسط دختر فرعون)داستان کامل:ص۸۴
75. ۳ ماه پس از خروج بنیاسرائیل از مصر، موسی مأمور شد برای گفتگو با خدا به بالای طور سینا برود(طورا=کوه)/درآنجا دو لوح گرفت که آن ده فرمان مشهور بر روی آن منقوش بود
76. پس از موسی، یوشع(ع) رهبر قوم بنیاسرائیل شد، پس از او، رهبران، «داوران بنیاسرائیل» نامیده میشدند/آخرین داور: سموئیل(ع)/او شاؤل(طالوت) را رهبر کرد
77. حضرت داوود جانشین طالوت شد(۱۰۱۵ق.م)/او که هم اهل دعا و مناجات و هم اهل جنگ و کشورگشایی بود، نزد یهود احترام ویژهای دارد/او اورشلیم را فتح کرد
78. Jerusalem یا اورشلیم یعنی شهر سلامت/مسلمانان آن را بیتالمَقدِس(معادل عبری بیتهمیقداش یعنی خانه معبد) یا بیت المُقدَّس صدا میزنند/شهر داوود هم نامیده میشود
79. سلیمان جانشین داوود شد/معبد بزرگی به نام «هیکل سلیمان» در آنجا ساخت/هیکل در عبری یعنی ساختمان بلند/بعداً توسط بُختُنَصَّر ویران شد/(بختالنصر: غلط است)
80. معبد در سال ۷۰م به مسیحیان و پس از اسلام در زمان خلیفه دوم همراه شهر قدس از طریق صلح به مسلمانان سپرده شد
81. مسلمانان مسجد باشکوهی به نام مسجد عمر روی ویرانههای هیکل سلیمان ساختند و گنبدی به نام قبةالصخرة روی آن بنا کردند/بعداً مسجد کوچکی به نام مسجد أقصی در کنار آن ساخته شد
82. در سال ۱۳۲۷ شمسی حکومت غاصب اسرائیل روی خاک فلسطین برپا شد/سازمان ملل نیمه غربی اورشلیم را به اسرائیل و نیمه غربی را به کشور اردن سپرد
83. اسرائیل در جنگ ۶روزه در سال ۱۳۴۶ش نیمه شرقی را به زور نظامی از اردن گرفت/قطعنامه ۲۴۲شورای امنیت: اسرائیل باید نیمه شرقی و هرچه درآن جنگ گرفته را رها کند
84. پس از سلیمان، فرزندش رَحُبعام پادشاه شد/چون فرد ستمکاری بود، ده سبط از ۱۲سبط بنیاسرائیل از اطلاعات او سرباز زدند و فقط ۲سبط یهودا و بنیامین باقی ماند
85. یهودا شامل شهر اورشلیم در شمال بود/پس اهمیت ویژهای داشت/نام «یهودی» از اینجا آمده است/۱۰سبط دیگر،حکومتی به نام اسرائیل در جنوب تشکیل دادند
پر تجزیه سرزمین بنیاسرائیل مبدأ ضعف و بدبختی یهود بود/بسیاری از پادشاهان یهودا و اسرائیل گناهکار بودند و مردم را به گناه و بتپرستی دعوت میکردند
87. در ۷۲۲ق.م آشوریان به اسرائیل و در ۵۸۷ق.م بُخُنَصَّر به اورشلیم تاختند و بسیاری از آنان را کشتند و اسیر کردند/کورش که بابل را فتح کرد، یهودیان آزاد شدند
88. اعلامیه کورش در مورد آزادی یهود و اجازه بازگشت به سرزمین خود در سال ۵۳۸ق.م صادر شد/کورش با این کار در میان یهودیان محبوبیت فراوانی کسب کرد
89. گروهی برگشتند که قدس را دوباره بسازند اما همسایگان اجازه تشکیل حکومت ندادند/در ۷۰م برای بار دوم این شهر توسط رومیان ویران شد
90. پس از آن یهودیان پراکنده و تا صدها سال در کشورهای بیگانه زندگی سختی را گذراندند و انواع خواری و سرکوفتگی را در جسم و جان خود تحمل کردند
91. انبیاء، این ذلت و خواری یهود را غضب خدا میدانستند و پیشگویی میکردند که بنیاسرائیل اگر توبه نکنند، سرنوشت بدی خواهند داشت...
92. از آنجا که واژه مسیح (Christ) به حضرت عیسی اختصاص یافته، منجیِ موعودِ یهود را معمولاً مسیحا (Messiah) مینامند
93. پس از حملات و ویرانیها، دیوار غربی قدس همچنان باقی مانده و به خاطر سوگواری یهود به خاطر ویرانی شهر درکنار آن، «دیوار ندبه»(Wailing Wall) یا حائط البراق نام گرفت
94. انحصارطلبی و خودخواهی، خوی جدانشدنی قوم کوچک یهود بوده و همین باعث دشمنی دیگران نسبت به آنان طی قرنهای گذشته بوده است/یهودیان معتقدند: مردم ۲ گروهند: یهودی و«گوییم» که انسانهای مهمی نیستند
95. خوردن گوشت خوک یا گوشت با ماست در یهود مطلقاً حرام است/یهودآزارها برای آزار آنان به زور این چیزها را به خورد آنها میدادند!
96. یهودستیزی، «ضدیت با نژاد سامی(anti-Semitism)» نامیده میشود/به خاطر نفرت از واژه «یهود» و Jew، واژه «کلیمی» به کار میرود/جنایات یهود: ص۱۰۰
97. در اواخر قرن ۱۹،گروه بزرگی از یهودیان از روسیه اخراج شدند/عدهای به غرب اروپا و گروهی به فلسطین رفتند و در کنار مدیترانه ساکن و نام صهیون را برای خود انتخاب کردند
98. صهیون، نام تپهای در قدس است که در زمان شکوفایی بنیاسرائیل در زمان داود و سلیمان، مرکز نظامی بوده/این نام همواره یادآور اقتدار یهود بوده
99. تورات، یهودیان را از طمع ورزیدن به اموال و املاک همسایه بر حذر داشته (خروج۱۷:۲۰)، همچنین گفته: ملعون باد کسی که حد همسایه خود را تغییر دهد (تثنیه)
100. مهاجرت یهودیان به فلسطین اشغالی در زبان عبری عَلیا یعنی «علوّ» خوانده میشود/۱۴میلیون یهود داریم، ۲۰٪ در فلسطین و ۸۰٪ در جاهای دیگر(دیاسپورا)
101. در ایران حدود ۲۰هزار یهودی داریم/یهودیان «Neturei Karta» (نگهبانان شهر،که از عبارتی در تلمود نام گرفتهاند) از مخالفان اسرائیل هستند و تشکیل حکومت توسط یهود را مخالف شرع میدانند
102. یهودیان کتاب آسمانی خود را تَنَخ مینامند که همان عهد عتیق مسیحیان است/مسیحیان کتاب آسمانی خود را عهد جدید مینامند/مسیحیان به هر دو اعتقاد دارند، اما عهد جدید، مقدم بر عهد قدیم است؛ مثلاً گوشت خوک در عهد عتیق حرام شده و یهودیان نمیخورند اما چون در عهد جدید همه نوع گوشت حلال است، مسیحیان هیچ گوشتی را حرام نمیدانند
103. اسکندر مقدونی پس از فتح خاورمیانه، شهرهایی به نام اسکندریه بنا کرد و در آنها به نشر علوم یونانیان پرداخت/این شهر در مصر هنوز هم یک شهر دانشگاهی است
104. جریان کامل عهد جدید و اَپوکریفا و تفاوت در پروتستان و کاتولیک و ارتدکس در صفحه ۱۰۵ و ۱۰۶
105. تَنَخ ۳۹ کتاب دارد که ترجمههای مسیحی آن به نام عهد عتیق، به سه بخش تقسیم میشوند:۱-بخش تاریخی۲-بخش حکمت، مناجات و شعر۳-پیشگوییهای انبیا
106. بخش تاریخی. ۱۷کتاب است که ۵کتاب اول آن تورات یا پنتاتوک (Pentateuch یعنی پنج کتاب) یا اسفار خمسه نامیده میشود/معتقدند مؤلف پنتاتوک، حضرت موسی است
107. از ۱۷ کتاب: از جریانات حضرت آدم تا موسی در سِفر پیدایش آمده/۴ سِفر یا کتابِ بعد در مورد موسی و قوم بنیاسرائیل/از یوشع به بعد در دوازده کتاب بعدی آمده
108. هنگام ارجاع به کتاب مقدس، نخست نام رساله یا کوتهنوشت آن، سپس شماره باب و سرانجام، شماره فقرات ذکر میشود؛ مثال: پیدایش ۱ : ۲۷/یعنی باب ۱، فقره ۲۷
10ا تورات واژهای عبری به معنی قانون و شریعت است؛ زیرا در تورات احکام و قوانین فراوانی وجود دارد/علمای یهود ۶۱۳ حکم از تورات استخراج کردهاند
110. معروفترین نقد تورات: فیلسوف هلندی اسپینوزا(۱۶۳۲-۱۶۷۷)/او پس از بررسی علمی اسفار خمسه تورات، اثبات میکند نویسنده آنها نمیتواند حضرت موسی باشد
111. واژه تَلمود به معنی آموزش از فعل ثلاثی عبری لمَد میآید و با واژه تِلمیذ در عربی ارتباط دارد/تلمود: کتاب بزرگی که احادیث و احکام یهود را در بر دارد
112. تَلمود در واقع تفسیر و تأویل تورات است و آنرا تورات شفاهی نیز مینامند/نویسندگان: سوفِریم یعنی کاتبان/مهمترین سوفر: عزرا(عُزیر)
113. عرفان یهودی، قَبالا (یعنی مقبول) نامیده میشود // اعتقاد یهود: حضرت موسی بر انبیای قبل و بعد از خود برتری دارد
114. یهودیت تبلیغ ندارد؛ چون یهودیان دین خود را نعمت الهی و مخصوص نژاد بنیاسرائیل میدانند و اگر کسی بخواهد یهودی شود، با اکراه او را میپذیرند!
115. اسم خاص خدا در دین یهود، یَهوَه یعنی «باشنده(موجود)» است. این نام بسیار احترام دارد و بر زبان آوردن آن حتی از طریق قرائت تورات حرام است
116. تازهیهودیشدهها را گِر(یعنی بیگانه) مینامند/تحمیل یهودیت به ندرت وجود داشته / یهودیان معمولاً مردم را به صهیونیسم دعوت میکنند نه یهودیت
ها ت معاد در تورات، بلکه در هیچ جای عهد عتیق نیامده/از نظر تورات دینداری در جلب نعمتهای این جهان و بیدینی در سلب آنها تأثیر مستقیم و قطعی دارد
118. یهودیان احکام فراوان و فوقالعاده پیچیدهای دارند؛ به ویژه در مورد خوراکیها/مثال: حیوان سُمشکافته و نشخوارکننده حلال است/ذبح فقط توسط عالم دینی یا کسی که او آموزش داده
119. گروههای امر به معروف در اسرائیل به رستورانها سر میزنند که مبادا گوشت حرام یا گوشت با لبنیات عرضه شود/بعد از غذا شستن دو بند از انگشتان: واجب
120. در یهودیت روزی ۳ نماز (صبح،عصر،مغرب) بر مردان واجب و بر زنان مستحب/پسر در ۱۳سالگی و دختر در ۱۲سالگی بالغ شرعی میشود/قبله: اورشلیم/ ۵ روزه واجب/ مهمترین روزه واجل: کیپور که ۲۴ساعت است
121. کسانی از یهودیان که از قبیله حضرت موسی و هارون باشند، لاویان نامیده میشوند: مثل سادات در اسلام/حاخام(=حکیم): عالم یهودیان و کاهن روحانی آنها
122. شنبه عید یهود و یکی از ده فرمان است/شنبه از کلمه عبری شَبات به معنی استراحت و دست از کار کشیدن است/حکم شراب در یهودیت: مجاز، اگر به مستی برسد: حرام و ناپسند
123. کار در شنبه: حرام و گناه کبیره/در تورات کنونی: یک نفر را یافتند که شنبه در بیابان هیزم جمع میکرد، پیش موسی آوردند، خدا به موسی امر کرد: بکشیدش!
124. آشنایی با یهودیت با انتظار مسیحا، به پایان رسید، حالا آشنایی با مسیحیت...
125. از قرن ۱۸، به طور خصوصی، درباره احتمال اسطوره و افسانه بودن عیسی بحث شده است/هرمان ساموئل رایماروس، عیسی را مدعی مسیحایی یهود میداند..ص۱۳۸
126. ساموئل(استاد هامبورگ): پیروان عیسی بهمنظور تحقق آرزوهای خود جسد او را دزدیدند، داستان رستاخیز و بازگشت نهایی او را ساختند و کلیسا را تأسیس کردند
127. انجیل متّی: مریم نامزدی نجار به نام یوسف داشت اما پیش از آنکه با هم آیند به عیسی آبستن شد./پس از آن، عیسی، برادران و خواهرانی داشته...
128. حضرت عیسی پیش از ۳۰سالگی برای تعمید نزد حضرت یحیی رفت و در ۳۰سالگی رسالت خود را آغاز کرد/در هر ۴انجیل به شفا دادن و.. که در اسلام نیز هست اشاره شده
129. هنگامی که بزرگان یهود دیدند تعالیم عیسی منافع آنانرا تهدید میکند برای کشتن او توطئه کردند/وی درآخرین شب زندگی، عَشای ربانی را با شاگردانش صرف کرد سپس یکی از ۱۲شاگرد برگزیده وی به نام یهودای اِسخَریوطی در مقابل پولی که از کاهنان یهود گرفته بود او را «با بوسیدن عیسی»، به مأموران نشان داد. این بوسی که یهودا از عیسی کرد و در حقیقت با این کار به او خیانت کرد، در انگلیسی به «بوسه یهود» یا Judas Kiss و به نوعی به بوسه خیانت مشهور است
130. طبق انجیل، نهایتاً عیسی به دست فرمانروای رومی(پیلاطس) مصلوب و پیش از غروب جمعه به خاک سپرده شد/طبق وعده خودش، طلوع فجر یکشنبه از قبر بیرون آمد و به آسمان رفت
131. پطرس(شمعون) یعنی صخره، بزرگترین رسول یا حواری حضرت عیسی بود که عیسی فرمود: من کلیسای خود را بر این صخره بنا میکنم... متّی ۱۶ : ۱۸-۱۹
132. پطرس پس از رفتن عیسی، به رُم پایتخت ایتالیا رفت و درآنجا به دست نِرون شهید شد/مرقدش در تپه واتیکان رم است/به همین دلیل، واتیکان مرکز مسیحیت کاتولیک است
133. هر چند حضرت عیسی پطرس را جانشین خود اعلام کرد اما پولُسِ رسول، موقعیت بهتری یافت و به گفته ائمه اسلام، اعتقادات مسیحیت کنونی محصول فعالیتهای اوست
134. دو عامل در رشد و گسترش دین مؤثر است: یکی تحمل آزار و دیگری تبلیغ. دین هنگامی میمیرد که وانهاده شود
135. مسیحیان حدود ۳۰۰سال رنج کشیدند، آزار دیدند و شهیدان فراوانی تقدیم کردند. شالوده این دین در همین ۳۰۰سال نهاده شد و دعوت اقوام مختلف کامیابی داشت
136. در ابتدای ظهور اسلام، مسیحیان لازم میدانستند که به دید اسلام به دید احترام بنگرند و مسلمانان را یاران ایمان و هموطن، بلکه به عنوان حاکم خود قبول کنند
137. در قرنهای۱۱ تا ۱۳، دولتهای اروپایی جنگهای صلیبی را به راه انداختند و نفرت نه تنها بین مسلمانان و مسیحیان، بلکه بین مسیحیان غرب اروپا و مسیحیان بیزانسی تا امروز برجاست
138. از سال ۸۰۰م آن مسیحیت محجوب و مظلوم، با نیرو گرفتن کلیسا و دخالت صریح و خشن روحیانیون مسیحی در سیاست به سلطنت استبدادی دنیوی تبدیل شد
139. جالبه: پاپهایی که برخلاف تعالیم حضرت عیسی عمل کردهاند را ناپاپ مینامند/به کسانی که در غیبت صغری به دروغ، خود را باب امام زمان معرفی میکردند «ناباب» گفته میشد
140. منصب پاپ مادامالعمر است/وقتی پاپ مُرد، اسقفان برجسته(کاردینال) در واتیکان جمع و پس از رأیگیری کاغذهای رأیگیری را میسوزانند تا دود سفیدی بیرون رود و...
141. اکثر پاپها پس از انتخاب، نام خود را به جان (معادلِ انگلیسیِ یوحنّا) یا پُل (معادل انگلیسی پولُس) تغییر میدهند
142. پاپ جانِ بیست و سوم در سال ۱۹۶۳درگذشت و پاپ پل ششم جای او را گرفت و در ۱۹۷۸ مرد/پاپ بعدی برای اینکه پایبندی خود به هر دو پاپ قبلی را نشان دهد، برای نخستین بار اسم مرکب «جان پل اول» را انتخاب کرد و این نوع نامگذاری رسم شد
143. بر اثر دخالتهای ناروای کلیسا در امور سیاسی و اجتماعی، سرانجام در سال ۱۸۰۶ فرمانروایی سیاسی پاپ پایان یافت
144. در ۱۹۲۹ معاهده لاتران بین واتیکان و ایتالیا به امضا رسید و با محصور شدن حکومت پاپ، «جدایی دین از سیاست» در اروپا رسمیت یافت/معاهده جدیدی در سال ۱۹۸۴ به امضا رسیده است...
145. کتاب مقدس، ۲ بخش دارد: عهد جدید و عهد عتیق/چون مسیحیان معتقدند: خدا با انسانها دو پیمان بسته؛ یکی قبل از حضرت عیسی و مخصوص بنیاسرائیل/یکی توسط حضرت عیسی برای همه مردم
146. در پیمان نو، نجات از طریق محبت حاصل میشود/خدای پسر به شکل انسان مجسم میشود و گناهان بشر را به خود میگیرد و با تحمل رنج صلیب، کفاره میشود
14ا در حقیقت عهد عتیق، کتاب آسمانی یهودیان است که مسیحیان برای آن احترام قائل شده و آن را در آغاز کتاب خود قرار دادهاند
148. عهد جدید به زبان یونانی نگارش یافته است/با اینکه مسیحیت مفهوم شهادت دارد اما حضرت عیسی را شهید نمیدانند بلکه «قربانی» میدانند
149. انجیل به یونانی یعنی «مژده»؛ مژده به فرا رسیدن ملکوت آسمان یا پیمان تازه/تمام عهد جدید مورد قبول تمام مسیحیان است و اپوکریفایی بین آنها وجود ندارد (اپوکریفا: بخشهای جعلی)
150. طبق آمارهای سالانه یونسکو، کتابهای مقدس مسیحیت بیش از هر کتابی در جهان چاپ و منتشر میشود/چاپ و انتشار توسط سازمانهایی مثل انجمن کتب مقدسه
151. مجموع کتابهای عهد عتیق و عهد جدید، ۶۶ کتاب است: عهد عتیق ۳۹ کتاب و جدید: ۲۷ کتاب/موضوعات عهد جدید: اناجیل/اعمال رسولان/نامههای رسولان/مکاشفه
152. گروه زیادی از یاران و پیروان حضرت عیسی به ثبت سیره و سخنان وی اقدام و نوشتههایی بوجود آوردند که بعداً انجیل خوانده شد/ از بین آنها، ۴ انجیل رسمیت یافت و بقیه متروک شدند
153. انجیل۱و۴ را حواریون نوشتهاند و انجیل ۲و۳ را حواریونِ حواریون/مسیحیان، انجیل بَرنابا که بشارتهای فراوان به ظهور حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) دارد را قبول ندارند و آنرا جعلی میدانند
154. ایمان یهودیان و مسیحیان به صدق، صحت، اعتبار و الهی بودن کتاب عهد عتیق و جدید، عیناً مثل ایمان مسلمانان به صدق واعتبار قرآن است و هیچ فرقی ندارد
155. مسیحیان: خداوند کتابهای مقدس را به وسیله مؤلفانی بشری نوشته است؛ یعنی یک مؤلف الهی و یک مؤلف بشری/یهودیان و مسیحیان معتقدند تورات، نوشتهی خود حضرت موسی است
156. مسیحیان هرگز نمیگویند عیسی کتابی به نام انجیل آورد/کتاب نداشتن حضرت عیسی برای مسیحیان بدیهی است/انجیل را صرفاً بیانگر زندگی وسخنان وی میدانند
157. آیه ۹۱ سوره انعام، نظر اسلام در مورد کتب آسمانی/آیه ۳۰ سوره توبه، در مورد عیسی پسر خدا بودن
158. در سال ۱۹۴۷ در بیابانهای فلسطین، در غارهایی بر کرانه بحرالمیّت، طومارهایی کشف شد که یک جنبش فکری را در باب مسیحیت پدید آورد.. باید تحقیق کرد
159. دانشمندان: اعتقادات یهودیت و مسیحیت برگرفته از اعتقادات میترایی است/عبارات انجیل مشابه عبارات کتابهای هندو و بودایی است/ تولد مسیح دقیقاً در روز تولد میترا است
160. حتی تبدیل شنبه که در یهودیت روز سبت یعنی روز استراحت بود به یکشنبه، طبق اعتقاد میترایی بوده: یکشنبه: روز خورشید فاتح.. زمین در اعتقاد میترایی الههی باکره است که معادل حضرت مریم در مسیحیت است
161. اناجیل همنوا در مورد حضرت عیسی چندان غلو نمیکنند، اما در سراسر انجیل یوحنّا که دیرتر نوشته شده، مطالب غلوآمیز مانند الوهیت آن حضرت وجود دارد
162. مسیحیان: روحالقدس، یک فرشته یا آفریده یا جدای از خدا نیست، بلکه خود خداست که در قلوب مردم و در جهان زیست میکند و به عمل اشتغال دارد
163. رد پای تثلیث در انجیل متّی: آنان را به اسم اب و ابن و روحالقدس تعمید دهید/نویسندگانِ عهد جدید عادت داشتهاند خدا را پدر بنامند که این عادت از یهودیت آمده
164. در کتاب عهد جدید، نصّی که بر تثلیث دلالت کند وجود ندارد/شورایی در سال ۳۲۵م تشکیل و در قانون نیقاوی، الوهیت عیسی را با اکثریت قاطع پذیرفت
165. عباراتی مثل«پدر/پسر/روحالقدس» برای کسی که با ذهن خالی با آن برخورد کند چنین مفهومی را نمیآفریند؛ همانطور که قرار گرفتن «خدا و رسول و ملائکه» در آیات قرآن برای کسی نشانه تثلیث نیست
166. تقریباً همه مسیحیان معتقدند ۲ آیین اصلی داریم:تعمید، عشای ربانی/کاتولیک و ارتدکس: ۷ آیین داریم: تعمید، تأیید، ازدواج مسیحی، دستگذاری، اعتراف، تدهین نهایی، عشای ربانی
167. تعمید: واژهای عربی از ریشهای سُریانی به معنی «در آب فرو رفتن»/اصلیترین آیین/ فقط ۱ بار هنگام ورود به مسیحیت، کمی آب روی سر میریزند یا شخص در یک حوض، زیر آب میرود
168. تأیید (نیمه دوم سلوک در زندگی مسیحی) را اسقف یا جانشین او عطا میکند و اساس آن مسح کردن داوطلب با روغن+یک عبارت است/بین سن ۱۳ تا ۱۶ سالگی انجام میشود
برای مسیحیان ازدواج را یک امر دنیوی نمیدانند بلکه یکی شدن مرد و زن و نشانه محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش میدانند؛ بنابراین، مسیحیان با طلاق و تجدید فراش مخالفند
170. آیین دستگذاری: مثل روحانیت در اسلام=وقف خدمت به جامعه مسیحیت و در نتیجه، خدمت به همه بشریت شدن/ مراتب: اسقف: نماینده مسیح/کشیش: معاون اسقف/شمّاس: مبلّغ
171. در قرون نخستِ تاریخ کلیسا، توبه و اعتراف به صورت علنی انجام میگرفت. در قرون بعدی، «اعتراف فردی به گناه» مرسوم شد/ اعتراف = بخشایش الهی
172. تدهین نهایی: مانند حضرت عیسی به عیادت بیماران جسمی رفتن/اعتقاد مسیحیان: بیماری جسمی مانند بیماری روح موجب سست شدن ارتباط انسان با خدا میشود
173. عشای ربانی: به یاد شام آخر مسیح که نان و شراب را به نشانه گوشت و خون خود(قربانی) به حواریون خوراند، نان و شراب میخورند/ عشای ربانی برای مسیحیان بسیارمهم است!
174. کریمس(Christmas) به معنی «جشن مسیح» به مناسبت تولد آن حضرت در ۲۵دسامبر(۴دی) برگزار میشود/ ۷ روز بعد، جشن اول سال میلادی یا جشن شب ژانویه است که در ۱۱دی برگزار میشود
175. عید پاک(Easter) مهمترین جشن دینی مسیحیان است/به مناسبت پیروزی عیسی بر مرگ و برخاستن وی از مردگان در سومین روز تصلیب وی/ بین ۲ فروردین تا ۵ اردیبهشت قرار میگیرد
مطلب
سلام وقتتون بخیرببخشید امکانش هست از این جزوه ادیان که گذاشتین استفاده کنم؟
خلاصه کتاب علوم قرآنی
1. در علوم قرآنی مباحثی مانند پدیده وحی، تاریخ نزول قرآن، جمع و تألیف قرآن، مسأله قرائت و قراء، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، اعجاز قرآن و...
2. اساسیترین بحث در زمینه علوم قرآنی، بحث درباره وحی است. اینکه آیا امکان ارتباط میان دو جهان ماده و مافوق ماده وجود دارد؟...
3. واژه وحی در قرآن به ۴ معنا آمده: اشاره پنهانی(اشاره زکریا به مردم)/هدایت غریزی (وحی به زنبور)/الهام و سروش غیبی(مادر موسی)/وحی رسالی(۷۰ آیه)
4. شباهت و تفاوت وحی و الهام:هر دو یعنی تابناک شدن درون در مواقع خاص/تفاوت: منشأ الهام بر الهامگیرنده پوشیده است ولی منشأ وحی بر پیامبران روشن
5. به همین دلیل، پیامبران هرگز در گرفتن پیام آسمانی دچار حیرت و اشتباه نمیشوند زیرا بر منشأ وحی و کیفیت انجام آن آگاهی حضوری کاملی دارند
6. زراره از امام صادق علیه السلام پرسید: چگونه پیامبر مطمئن شد آنچه به او میرسد وحی است، نه وسوسههای شیطانی؟ امام فرمود:...
7. إن الله اذا اتّخذ عبداً رسولاً أنزلَ عليه السكينه و الوقار فكان الذي يأتيه من قِبَل الله مثل الذي يراه بعينه ص ۱۵
8. پرسیدند: چگونه پیامبران دانستند که پیامبرند؟ امام فرمود: کُشِفَ عنهمُ الغِطاء...
9. پاسخ به شبهه «امکان وحی»: انسان مرکب از جسم و روح است. درست است که جسم او از عالم سُفلی است اما روح او از عالم اعلی است؛پس با وحی سنخیت دارد
10. عبادة گوید: هنگام نزول وحی، گونههای پیامبر درهم میکشید و رنگ او تغییر میکرد. در آن حال سر خود را فرو میافکند و صحابه نیز چنین میکردند
11. امام علی علیه السلام گوید: زمانی پیامبر بر استری به نام شهبة سوار بود و وحی نازل شد... کمر حیوان چنان خم شد که نزدیک بود ناف او به زمین برسد
12. تازه فهمیدم چرا آموزشهای مکالمه عربی رو گاهی «ضاد» نامگذاری میکنند: پیامبر فرمود: أنا أفصحُ مَن نَطَقَ بِالضّاد.
13. اُمّی منسوب به اُمّ(مادر) است و کسی را گویند که همچون روزی که از مادر زاده شده،فاقد سواد باشد/معنای۲:منسوب به امّ القری یعنی در مکه زاده شده
14. یکی از دلایل مخالفت داعش و سلفی با سواد، شاید این حدیث از پیامبر باشه:إنّا أمةٌ أمیّة لا نکتب و لا نحسب:ما مردمی هستیم فاقد سواد کتابت وحساب
15. هر کس خواست بفهمه منحرفین چطور با چیدن چند چیز بیربط در کنار هم مردم رو فریب میدن، افسانه غرانیق (آیات شیطانی) رو (با احتیاط) بخونه..جالبه
16. اولین کاتب وحی در مکه: علی بن ابیطالب (علیه السلام)/اولین کاتب وحی در مدینه: أُبیّ بن کعب انصاری
17. علی(ع): به خدا قسم آیهای نازل نشد مگر آنکه پیامبر گرامی آنرا بر من میخواند و تفسیر و تأویل آنرا به من میآموخت. ص۳۳
18. ص۳۳ ثابت میکند که پیامبر(ص) باید باسواد باشد چون بیسوادی نقص است؛ عدم تظاهر به سواد، برای اتمام حجت و بستن راه اعتراض و تشکیک بوده است
19. جالبه! به این دقت نکرده بودم: پیامبر اگر میخواست، نمیتونست در چند روز یا هفته سواد خواندن و نوشتن رو یاد بگیره؟حتماً دلیلی داشته که عرض شد
20. چقدر جالب: أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا (آیه ۱۷ رعد)
21. از آسمان باران (رحمتی) فرو فرستاد و رودها هر یک به اندازه گنجایش خود روان شدند
22. بطن آیه: از آسمان قرآنی نازل شد، هر کس به اندازه ظرفیت خود از آن بهره میبرد
23. جل الخالق! دقت کرده بودید «ضرب المثل» یعنی چی!؟ ضرب یعنی زدن، پس یعنی:«مثال زدن»/ الِمثال یُوَضِّحُ المِقال؛ مثال زدن، گفتار را روشن میسازد
24. چه حدیث جذابی: العبارة للعوام و الإشارة للخواص (بحار الانوار،ج۷۵) / اشاره به اینکه قرآن ظاهری دارد و باطنی؛ محکماتی دارد و متشابهاتی
25. يَسألُكَ أَهلُ الكِتابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيهِم كِتابًا مِّنَ السَّماءِ فَقَد سَألُوا مُوسى أكبَرَ مِن ذلِكَ فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهرَةً
26. اهل کتاب از تو میخواهند کتابی از آسمان(یکجا) بر آنها نازل کنی؛ آنها از موسی، بزرگتر از این را خواستند! گفتند:«خدا را آشکارا به ما نشان ده!»
27. زبان وحی بر حسب موضوع سخن، مختلف است؛ ۴مورد مهمتر:احکام و تکالیف/أمثال و حِکم/سخن از سرای غیب/معارف و اصول شناخت
28. نمونه ضرب المثل در قرآن: مثل کسانی که به پروردگارشان کافر شدند،اعمالشان به خاکستری میماند که بادی تند در روزی طوفانی بر آن بوزد! ابراهیم:۱۸
29. یابن آدم، خلَقتُ الأشیاء لأجْلِک و خلقتُک لأجْلی؛ ای فرزند آدم، همه چیز را برای تو آفریدم، و تو را برای خود... (مشارق أنوار الیقین)
30. قرائت عبارت است از حکایت لفظ، در مقابلِ تکلم که یعنی حکایت معنا/کلمات قرائت،تلاوت و ترتیل در قرآن نشان میدهد لفظ و معنای قرآن هر دو از خداست
31. انشاد یعنی حکایت شعری که قبلاً سروده شده و إنشاء یعنی سرودن بالبداهه (شخص خود بسراید)
32. قرآن به معنای «ما یُقرَأ» است که یعنی حکایت لفظ و معنا
33. ساختار قرآن گفتاری است یا نوشتاری؟ ج:گفتاری/دلایل: خیلی از جملات کامل و با قرائن بیان نشده/التفات:روند کلام ناگهان متحول میشود؛مثل سوره حمد
34. تغییر ناگهانی روند کلام، خود یک فنّ بلاغی است که علاوه بر طراوت بخشیدن به کلام، نکات خاصی را در بر دارد و درجه اعتبار کلام را بالا میبرد
35. تازه فهمیدم چرا در سوره حمد اینقدر چرخش کلام داریم؛ اول از قول مخاطب غائب بعد حالت خطاب بعد حالت دعائی... سورههای دیگه هم همینطور
36. صُحف ابراهیم و موسی،یکجا نازل شد اما قرآن به صورت تدریجی/دلیل:پیامبر و مسلمانان احساس کنند همواره مورد عنایت خاص پروردگار قرار دارند و..ص۵۱
37. آغاز وحی رسالی ۲۷رجب ۱۳سال پیش از هجرت بود/آغاز نزول قرآن:۳سال بعد/این سه سال:فَتْرت نامیده میشود:دعوت غیرعلنی تا نزول آیه «فاصدع بما تُؤمر»
38. چرا سوره حمد را فاتحة الکتاب مینامند؟ چون اولین سوره کاملی است که بر پیامبر نازل شد/جبرئیل روز اول بعثت نماز کامل با حمد را به پیامبر آموخت
39. قرآن در شب قدر نازل شد؛اکثر علما:یعنی شروع نزول و نه کل قرآن/دلیل:۱:معاصرین زمانِ نزول،قرآن را کل قرآن نمیدانستند/۲:آیات مربوط به آینده: ص۵۶
40. جالبه: وقتی آیه «شهر رمضان الذی أُنزل فیه القرآن...» خودش جزء آیات قرآن است و به گذشته بیان شده، پس معلوم میشود منظور، کل قرآن نیست
41. شیخ مفید گفتار صدوق که برای قرآن ۲ نزول دفعی و تدریجی فرض کرده را معتبر نمیداند/مبنی بر یک خبر واحد که نه موجب علم میشودو نه عمل+عقلانی نیست
42. یادم باشه کتاب تصحیح الاعتقاد شیخ مفید رو بخونم؛ باید جالب باشه... (عقاید غلط و بی اساس رو جمع آوری کرده)
43. عجب تأویل شیرینی از علامه طباطبایی درباره دو نزول قرآن: طبق آیاتی مانند «إنه لقرآن کریم فی کتابٍ مکنون» قرآن دارای دو وجود است:ظاهری و باطنی
44. قرآن در شب قدر با آن وجود باطنی که «لا یمسُّه إلّا المطهرون» به طور یکجا بر پیامبر نازل شد و وجود ظاهری آن طی بیست سالِ بعد و به تدریج...؛
45. امام صادق علیه السلام: اول ما نزل علی رسول الله «بسم الله الرحمن الرحیم، إقرأ بسم ربک...» و آخر ما نزل علیه «إذا جاء نصر الله...» ؛
46. ۳نظر درباره اولین نزول وجود دارد/جمع نظرات:نزول ۳یا۵آیه از اول سوره علق قطعی و مورد اتفاق نظراست/سپس چند آیه از اول مدثر/اولین سوره کامل:حمد
47. آخرین سوره کاملی که بر پیامبر نازل شد: سوره نصر/آخرین آیه: الیوم اکملت لکم دینکم... و به روایتی: و اتقوا یوماً تُرجعون فیه...بقره:۲۸۱
48. یکی از مسائل مهم علوم قرآنی، شناخت مکی یا مدنی بودن سورهها و آیات است/بسیاری از مسائل و احکام از این طریق حل و فصل میشود؛ مثالها:ص۶۸
49. ۸۶ سوره مکی و ۲۸ سوره مدنی است/شناخت مکی یا مدنی بودن از طریق سه معیار انجام میشود:معیار زمان، معیار مکان، معیار خطاب
50. ملاک تشخیص مکی و مدنی، یا نقل و خبر است (=سماعی) و یا اجتهاد و شواهد ظاهری و صورت جملهبندی/کوتاه:مکی،بلند:مدنی/یاایهاالناس:مکی،..آمنوا:م دنی
51. ملاک در ترتیب سورهها، آیات ابتدای هر سوره است/ترتیب نزول سورهها طبق روایت ابن عباس بوده است که زرکشی و طبرسی آنرا نقل کردهاند: ص ۷۸
52. جالبه: عمر با خواندن سوره حاقة اسلام آورده... انصافاً هر کس این سوره رو بخونه یهودی باشه مسلمان میشه
53. بیشتر از ۳۰ سوره، در مکی یا مدنی بودن آنها اختلافاتی وجود دارد؛ پاسخ اختلافات: ص۸۲
54. چه جالب:آیه ۱۱۳توبه رو تا به حال دقت نکرده بودم: پیامبر و مؤمنان حق ندارند برای مشرکان طلب آمرزش کنند حتی اگر از نزدیکان آنها باشند!(عالیه)
55. چه جالب: کلمه «گناه» از فارسی به عربی رفته و در قرآن کلمه «جُناح» (لا جُناحَ علیه...) در حقیقت معرَّبِ گناه است (لذت بردم از این دانستنی)
56. آیات ۱۲۵ تا ۱۲۸ سوره نحل چقدر شیرینه...؛ درباره مجادله و عقوبت دادن دیگران به اندازه خودشون و صبر در عقوبت دادن... (ص ۸۶ کتاب علوم قرآنی)
57. وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ
58. فرق شأن نزول با سبب نزول: شأن:یعنی آیه درباره چه کسی یا چیزی نازل شده؟(مثلاً در شأن ائمه)/دومی یعنی آیه در پی چه حادثهای نازل شده؟مث:مباهله
59. تنزیل یعنی ظَهر آیه و تأویل یعنی بطن آیه/تأویل قابل انطباق بر جریانات مشابه است/تنزیل: در گذشته رخ داده، تأویل: در آینده رخ خواهد داد
60. قاعده استنباط احکام:العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد:یعنی یک فقیه توانا باید خصوصیات مورد را کنار بگذاردو از جنبههای عمومی لفظ بهره بگیرد
61. تازه فهمیدم «فأینما تولوا فثَمّ وجه الله» (بقره:۱۱۵) یعنی چی! از روی شأن نزول و با راهنمایی معصوم، جنبه عمومی(بطن) آن آشکار میشود: ص۸۹
62. فأینما تولوا: یهودیان در جریان تغییر قبله به مسلمانان ایراد میکردند که یا نمازهای قبلی شما باطل است یا از این لحظه به بعد! این آیه نازل شد
63. از روی بطن همین آیه و با راهنمایی معصوم، حکم میشود که نمازهای مستحبی را میتوان در حالت سواره به هر سویی که در حرکت است به جای آورد
64. جل الخالق! از روی آیه «فإنَّ المساجد لله فلا تدعوا مع الله احداً» امام باقر به چه ظرافتی استخراج میکند که دست سارق باید از بن انگشت قطع شود
65. روش استخراج: مسجد اینجا «ما یُسجد به» (یعنی مواضع ۷گانه سجود؛از جمله کف دست) است که طبق این آیه «مال خداست»/سارق باید از مال خودش جریمه شود
66. کتب روایی برای دستیابی به اسباب نزول: جامع البیان طبری/الدر المنثور سیوطی/مجمع البیان طبرسی/تبیان طوسی/اسباب النزول واحدی/لباب النقول سیوطی
67. در اسباب نزول، باید سند روایت یا به معصوم برسد یا صحابی مورد اطمینان: عبدالله بن مسعود، اُبیّ بن کعب و ابن عباس که در کار قرآن سررشته داشتند
68. بیشتر وقایع تاریخی از راه صحت اسناد قابل پذیرش نیستند اما با ارتباط دادن چند واقعه تاریخی میتوان به صحت آنها پی برد؛ مثال: آیه نَسِیءْ
69. قرآن یک واژه عربی اصیل و از ماده قرأ/همزه قرأ در اصل، واو بوده و قرو یعنی گردآوری؛ زیرا قاری هنگام قرائت، کلمات و حروف را گرد هم میآورد
70. واژه سوره از «سور بلد» (دیوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده، زیرا هر سوره آیاتی را در بر گرفته و به آن احاطه دارد
71. جاحظ گوید: خداوند کتاب خود را برخلاف شیوه عرب نامگذاری کرد و تمام آن را قرآن نامید،چنان که عرب مجموع اشعار یک شاعر را دیوان میگوید و...؛
72. و بعض آنرا مانند ققیدهی دیوان، سوره و بعض سوره را مانند هر بیتِ قصیده، آیه نامیده و آخر هر آیه را مانند قافیه در شعر، فاصله گویند
73. جالبه، تا به حال از این منظر به قرآن نگاه نکرده بودم؛ قرآن معادل دیوان شاعر، سوره معادل قصیده، آیه معادل بیت، آیات، قافیه هم که دارند
74. نام سورهها اکثراً به این صورت انتخاب شده که آن سوره تنها سورهای است که در مورد آن نام بحث شده؛ مثلاً فقط در سوره کهف در این باره صحبت شده
75. اسامی سورهها مانند تعداد آیات هر سوره توقیفی است و با صلاحدید شخص پیامبر نامگذاری شده است ص۹۹
76. عدد صحیح آیات، طبق روایت کوفیّین که صحیحترین و قطعیترین روایات است، ۶۲۳۶ آیه است که از مولی امیرالمومنین علیه السلام روایت شده است ص۱۰۵
77. با توجه به اینکه قرآن تا آخرین سالهای عمر پیامبر نازل میشد، امکان تعیین چینش سورهها ممکن نشد و به زمان بعد از ایشان موکول شد
78. درمجموع شاید بتوان گفت که عمل جمع قرآن به دست صحابه،پس از رحلت پیامبر از امور مسلم تاریخ است/علی(ع) اولین کسی بود که به جمع قرآن مشغول گردید
79. سرانجام مصحف علی(ع) و ویژگیهای آن که گفتهاند اگر یافت میشد، هر آینه در آن علم فراوان یافت میگردید، صفحات ۱۰۹ و ۱۱۰
80. علی(ع) پس از وفات پیامبر ۶ماه در خانه نشست و قرآن را مرتب کرد/به مسجد آورد تا عرضه کند/یکی برخاست: نیازی نیست،آنچه نزد ماست کفایتمان میکند
81. امام فرمود:دیگر هرگز آن را نخواهید دید/طلحه زمان اختلاف مصاحف صحابه نزد علی آمد:آن مصحف را ارائه نمیکنی تا اختلاف تمام شود؟ امام پاسخی نداد
82. امام به طلحه:آیا قرآنی که نزد مردم است،تمام قرآن است؟طلحه:بله/امام:پس اگر آنرا اخذ و به آن عمل کنید به رستگاری رسیدهاید=تأیید قرآن فعلی
83. صفحات ۱۱۸و۱۱۹: مصحفهای مشهور(مصحف عایشه،معاذ بن جبل،ابوالدرداء،عثمان و أنس بن مالک) و برخی کلمات که در مصحف آنها با قرآن فعلی متفاوت است
84. یعنی باریکلا به حذیفه! شادی روحش واقعاً فاتحه بخونید... اگر این مرد نبود الان چند نوع قرآن میداشتیم :( بانی یکسان کردن مصحفها بود
85. حذیفه:مردم کوفه میگویند قرائت عبدالله و اهل بصره میگویند قرائت ابوموسی! به خدا اگر نزد عثمان روم او را به غرق این مصحفها وادار خواهم کرد!
86. ابن مسعود: به من خبر دادهاند که تو چنین گفتهای!؟حذیفه:آری،من دوست ندارم که بگویند قرائت فلان و قرائت فلان ومانند اهل کتاب دچار اختلاف شوند
87. حذیفةبنیمان نزد عثمان رفت و گفت:من بدون پردهپوشی هشدار میدهم؛این امت را دریاب پیش از آنکه گرفتار همان اختلافی شوند که یهود و نصاری شدند
88. یکسانسازی قرآن با توجه به پراکندگی و اینکه پشت هر مصحف یک شخصیت بزرگ بود،دشوار بود/عثمان پس ازمشورت با صحابه کوفه و مدینه بسرعت دست بکار شد
89. عثمان ۴ نفر را برای یکسانسازی قرآن گماشت: زیدبنثابت(از انصار/ریاست گروه)، سعیدبنعاص، عبداللهبنزبیر، عبدالرحمانبنحارثبنشام (از قریش)
90. این افراد از عهده کار برنیامدند؛ لذا از ۱۲ نفر دیگر به ریاست ابیّبنکعب کمک گرفتند و ظاهراً قرآن فعلی مصحف ابیّبنکعب است
91. علی علیه السلام: سوگند به خدا که عثمان درباره مصاحف (قرآن)، هیچ عملی را انجام نداد مگر اینکه با مشورت ما بود... الاتقان، ج۱، ص۵۹
92. پس از آنکه امام به خلافت رسید، مردم را بر آن داشت تا به همان مصحف عثمان ملتزم باشند و تغییری در آن ندهند:إنّ القرآن لایُهاج الیوم و لایُحوّل
93. ائمه نیز تأکید داشتهاند که قرآن فعلی صحیح است/اجماع شیعه بر آن است که قرآن فعلی همان قرآن جامع و کامل است و «قرائت حفص» همان قرائت صحیح است
94 جالبه! کمیته ۱۲ نفره چقدر دقت و سماجت داشتن در جمعآوری و یکسانسازی مصحفهای قرآن... ص۱۲۹ مراحلی که طی شد را توضیح میدهد
95. انسبنمالک گوید: من از کسانی بودم که آیات را بر نویسندگان املا میکردم.اگر آیهای مورد اختلاف واقع میشد،نظر کسانی که آن آیه را از پیامبر..
96. از پیامبر شنیده بودند میخواستند.اگر این افراد در مدینه نبودند،قبل و بعد آیه را مینوشتند و میخواستند وسطش را آنطور که شنیدهاند پر کنند
97. قرآن عثمانی در ۶نسخه تکثیر و به مراکز مهم اسلامی (مکه، کوفه، بصره، شام، بحرین و یمن) فرستاده شد یکی هم که در مدینه ماند که به آن أُم میگفتند
98. عثمان همراه هر مصحف، یک قاری نیز به آن منطقه میفرستاد تا قرائت قرآن بر اساس مصحف جدید(که رسمی و بقیه غیرسمی بود)را به مردم آن منطقه بیاموزد
99. در مصحف عثمان، سوره برائت به انتهای انفال چسبیده و یک سوره به حساب میآمد چون او معتقد بود مضمون هر دو سوره یکی است+اختلافات جزئی در ترتیب
100. در مصحف عثمان، اعراب و نقطه وجود نداشت؛ بنابراین حروفی مثل ب،ت،یا،ثا،ج،ح،خ از هم تمیز داده نمیشد؛خواننده باید با توجه به قرائن میفهمید...
101. از اینرو، در صدر اول، قرائت قرآن فقط به سماع و نقل موکول بود و جز از طریق شنیدن، قرائت قرآن تقریباً ممتنع بود
102. قرائتهای مختلف به خاطر همین عدم وجود نقطه و حرکت به وجود آمد؛ مثلاً در آیه۲۵۹ بقره سه قرائت از یک کلمه:نُنشِزُها/تنشرها/ننشرها
103. جالب: ما حُفِظَ فَرَّ و ما کُتِبَ قَرَّ / هر چیزی که حفظ بشود از ذهن خواهد رفت اما هر چیزی که نوشته شود، قرار مییابد و ماندگار میشود
104. فهمیدم چرا «بَسَط» گاهی «بصط» هم نوشته میشه!دلیل:به خاطر اشتباهات املایی در مصحف عثمان/یک کلمه را یک جا یک جور، جای دیگر جور دیگر نوشتهاند
105. برخی تناقضات املایی مصحف عثمان در صفحه ۱۴۲ و ۱۴۳ / مثال: در یک آیه «اصحاب لئیکه» نوشته و در آیه دیگر «اصحاب الایکه»/الضُّعفٰؤا:الضُّعفاء
106. برخی تلاش کردهاند رسم الخط قرآن را نیز توقیفی و از جانب خدا معرفی کنند اما برخی این را غلوّ و تقدیس رسم الخط عثمانی میدانند و مخالفاند...
107. نتیجهگیری: رسمالخط و کتابت قرآن توقیفی و دارای سرِّ خاصی نیست؛ پیامبر فقط به کتابت قرآن امر کرد و هیچ طریقه خاص و رسمالخط معینی مشخص نکرد
108. دلیل: خط به منزله علامت و نشانه و رسمی است که معرِّف کلمه است و هر علامت و رسمی که بتواند این منظور را ادا کند، به کار بردن آن بلامانع است
109. برید دعا کنید دانشمندان به این نتیجه رسیدن که رسمالخط قرآن توقیفی نیست وگرنه اگر قرآن با رسمالخط قدیمی عرضه میشد چقدر خواندنش سخت میبود!
110. جالبه: من فکر میکردم حجتالاسلام فارسی هست و درستش حجةالاسلام هست در حالی که اصلاً رسمالخط قدیمی عرب اکثراً به جای ة از ت استفاده میکرده
111. عرب حجاز به دلیل کوچ دائمی و رفت و آمد و جنگ و غارت،تا اندکی پیش از اسلام با خط و کتابت آشنا نبود تا اینکه تجار با تمدن عراق و شام آشنا شدند
112. از خط نبطی خط نسخ به وجود آمد و از خط سریانی خط کوفی پیدا شد که ابتدا به آن خط حیری میگفتند (یعنی منسوب به شهر حیرة)
113. عرب از هر دو خط نسخ و کوفی برای کتابت قرآن استفاده میکرد؛ اینکه رحمان به شکل رحمن نوشته میشود ویژگی خط سریانی است/الف ممدود در بین کلمه:حذف
114. موقع ظهور اسلام فقط ۲۰ نفر در حجاز کتابت بلد بودند/پیامبر آنها را برای کتابت وحی استخدام کرد و مسلمانان را تشویق به آموختن خط و کتابت کرد..
115. خط کوفی دو قرن زنده بود و سپس از میان رفت اما خط نسخ ادامه یافت تا اینکه در قرن چهارم توسط ابنمقله به حد اعلای زیبایی و کمال خود رسید
116. خط سریانی تا امروز نیز بدون نقطه است/عربها در دوران حکومت حجاج بن یوسف سقفی(حدود۷۵ق) توسط یحییبنیعمر و نصربنعاصم با نقطه وعلائم آشنا شدند
ها دلیل افزودن نقطه و علائم به خط عربی،حضور روزافزون«موالی» یعنی افراد غیرعرب در بین مسلمانان بود/آنها نمیتوانستند متون را بدون علامت بخوانند
118. ابوالاسود از یک غیرعرب شنید که آیه «إنّ الله بَريءٌ من المشرکین و رسولُه» را به صورت «رسولِه» خواند!همین اشتباهِ بد باعث ابداع حرکتگذاری شد
119. ابوالاسود به کاتب گفت: اگر دهانم را باز کردم، یک نقطه (به رنگ قرمز) بالای حرف بگذار، اگر جمع کردم(ضمه) جلو آن بگذار و اگر غنّه بود دونقطه...
120. تازه فهمیدم چرا حرکات قرآن رو به رنگ قرمز میذارن: چون اون زمان حرکات به شکل نقطه بوده و برای اینکه با نقطهی حروف اشتباه نشه قرمز میکردند
121. در اندلس، مصحفها به ۴ رنگ بود؛حروف:سیاه/نقطههای نماد حرکت:قرمز/همزه:زرد/الف وصل:سبز
122. شکل فعلی حرکات (مستطیل) و ابداع تشدید و تنوین و همزه از ابتکارات «خلیل بن احمد» است
123. چقدر جالب: ساکن در حقیقت سرِ حرف خ است و اشاره به کلمه «خفیف» دارد یعنی حرف ساکن، اخف از حرف متحرک است
124. تقسیم قرآن به حزب و جزء و شمارش آیات و حروف به امر مأمون عباسی (و به نقلی حجاج) بوده است؛ برای تسهیل قرائت قرآن در مکتبخانهها و غیره
125. خطاط معروف محمدبنعلیبنالحسینبنمقله (۲۷۲-۳۲۸) اولین مصحف به خط نسخ و ثلث را نوشته/او که به علم هندسه مسلط بود خط زیبای ثلث را بنا کرد
126. اولین دولت اسلامی که به چاپ قرآن اقدام کرد و اقدام آن با موفقیت روبهرو شد، ایران بود/سال ۱۲۴۳ تهران
127. سلسله قرّاء ادامه داشت تا اینکه در اوائل قرن ۴ ابوبکر ابنمجاهد(۲۴۵-۳۲۴) شیخالقراء بغداد، قرائات را در ۷ قرائت از قرّاء بنام به رسمیت شناخت
128. یکی از عواملی که در قرائت قرآن مشکلات فراوانی ایجاد نمود، بینقطه بودن حروف مُعجَمه(نقطهدار) و جدا نساختن آن از حروف مُهمَله(بینقطه) بود
129. سبب اختلاف در قرائات سبع این است که مصاحف فرستاده شده به مناطق و مراکز اسلامی، از هرگونه علایم مشخصه، نقطه و شکل، عاری بود... ص۱۷۱
130. تازه فهمیدم قرائت حفص عن عاصم چیه! از بین قرّاء سبع، قرائت عاصم(متوفای ۱۲۸/قاری کوفه) دو راوی معتبر دارد: حفصبنسلیمان(پسرخوانده او/۹۰-۱۸۰)
131. هر قاری ۲ راوی دارد که اکثراً خودشان قاری را درک نکردهاند به جز حفص/او قرائت عاصم را دقیقتر و مضبوطتر میدانست/امروزه قرائت عاصم ملاک است
132. چه جالب! اشکم درآمد: پنج نفر از قرّاء سبعه (به غیر از ابن عامر و ابو عمرو) ایرانیالاصل هستند! (یعنی قاریهای عرب دارن به قرائت ما میخونن!)
133. عاصم، ابوعمرو، حمزه و کسائی صریحاً اظهار تشیّع مینمودند،ابن کثیر و نافع چون هر دو از فارس هستند، احتمالاً شیعه بودند/ابن عامر،فردی اموی بود
134. نهایت چیزی که مدعیان تواتر میتوانند بگویند این است که این قرائتها تا خود صاحب قرائت متواتر است اما تواتر آن از وی تا پیامبر قابل قبول نیست
135. جالبه: عمدهترین ملاک قبولی قرائت قرّاء و صحت آن، پذیرش عامّه مردم عرب است/برخی قرّاء، غیرعرب بودهاند و درک کاملی از عربی نداشتهاند
136. روایات متعددی داریم که پیامبر فرمود: خداوند قرآن را به حرف واحد بر من نازل کرد...من از او خواستم که آسان گیرد...فرمود قرآن را به ۷ حرف بخوان
137. أُبیّبنکعب: سه نفر با سه قرائت مختلف از آیات نزد پیامبر رفتیم... پیامبر همه را تأیید کرد و فرمود: قرآن بر ۷ حرف نازل شده است
138. صفحه ۱۸۵ و ۱۸۶ روایات اهل تسنن در مورد «اُنزل القرآن علی سبعة أحرُف»... برخی جالب و برخی عجیب
139. از ابوهریره: پیامبر فرمود: قرآن بر ۷ حرف نازل شده و فرقی نیست بین «علیماً حکیماً» و «غفوراً رحیماً»... / و نمونههای دیگر...
140. پیامبر: اگر به جای «سمیعاً علیماً» گفته شود «عزیزاً حکیماً» مادام که آیه عذاب به مفهوم رحمت و آیه رحمت به مفهوم عذاب تبدیل نشود، مانعی ندارد
141. چقدر بحث جالب شد! امام علی: هر کس قرآن را بدانگونه که میداند و آموخته است قرائت کند، همه آنها خوب و پسندیده است... ص۱۸۷ اوج داستان قرائات
142. نظر اکثر دانشمندان در مورد «أحرف سبعه» که پیامبر قرائت قرآن را به آن اجازه داده، اختلاف لهجه در قرائت آیات است و شقوق دیگر شاذّ یا باطل است
143. امام صادق از پیامبر: إنّ الرجل الأعجمی من اُمتی لیقرأ القرآن بعجمیّته، فترفعه الملائکة علی عربیّته (حکم مرتبط:ذدر قرائت،لهجه عربی لازم نیست)
144. از نظر محققان، تبدیل کلمات قرآن هرگز جایز نیست و روایات در این زمینه باطل و موجب ویرانی اساس قرآن است که معجزهایست جاوید...؛
145. پیامبر حتی درباره تبدیل برخی کلمات به کلمات دیگر در دعاها حساس بود، حال چگونه جواز به تبدیل کلمات قرآن را داده باشد؟ نمونه روایت: ص۱۹۳
146. از امام صادق درباره حدیث سبعه سؤال شد، حدیث را کذب دانستند و فرمودند: کذبوا -أعداء الله- ولکنه نزل علی حرف واحد من عند الواحد
147. اگر اختلاف لهجه در تعبیر و ادا کلمه در حدی نباشد که در عرف مردم غلط به شمار آید بلامانع/اما کسانی که ولو با آموزش بتوانند،باید صحیح ادا کنند
148. هیچ یک از علمای فن بین حدیث سبعة أحرف و قرائتهای هفتگانه که امروزه رواج دارد رابطهای قایل نشده/یک توهم و یک شایعه از طرف جاهلان است
149. شروط قرائت صحیح:۱-سند صحیح تا یکی از صحابه۲-با رسمالخط مصحف توافق داشته باشد۳-با قواعد ادبی عرب توافق داشته باشد/اگر فاقد یکی باشد شاذّ است
150. آنچه ما آنرا ضابطه قبولی قرائت میدانیم: موافقت با قرائت جمهور مسلمین جدا از قرائت قرّاء/نمایانگر آن،قرائت حفص که علی(ع)نیز آنرا قرائت کرده
151. ابنمجاهد(نابغهٔ فرزانهٔ بغداد) و ابنشنبوذ در کلام ابوطاهر: عقل ابنمجاهد بالاتر و بیشتر از علمش و علم ابنشنبوذ برتر و بیشتر از عقلش است
152. صفحات ۲۱۳ تا ۲۱۵: دلایل برتری قرائت عاصم... حفص از عاصم و او از ابوعبدالرحمانسلَمی و او از علی علیه السلام اخذ کرده/عاصم مورد وثوق همه بوده
153. در پاسخ به یک اتهام: نصّ کنونی قرآن با وضع موجود، اصولاً محصول کوششهای شیعه است و اینان هستند که در حفظ و ضبط قرآن تلاش کردند... ص۲۲۰
154. ص۲۲۱: از توحید مصحفها و املای مصحف واحد تا تحسین کتابت قرآن و ضبط حرکات به شکل کنونی، تماماً توسط سرشناسان دانشمند شیعه انجام شده
155. نسخ در لغت: فسخ و گسستن چیزی پیوندخورده/در اصطلاح قدیم:هرگونه تغییر در حکم سابق خواه کاملاً آنرا بردارد یا تخصیص یا تقییدی در آن ایجاد کند
156. نسخ مصطلح امروزی: حکم شرعی سابق، با تشریعی لاحق، کاملاً برداشته شود/شرط: ناسخ و منسوخ هر دو حکم شرعی باشند و حکم سابق اقتضای دوام داشته باشد
157. نسخ در شریعت، نسخ ظاهری است نه واقعی؛ زیرا:۱-تنافی میان احکام وجود ندارد ۲-هرگونه تجدیدنظر در ساحت قدس الهی راه ندارد
158. محکم در قرآن به ۳ معنی و تشابه به ۲ معنی به کار رفته/محکات: استوار و خللناپذیر، متشابهات: ما اُشکل تفسیره لمشابهته بغیره (تشابه حق و باطل)
159. تأویل، نوعی تفسیر است که علاوه بر رفع ابهام، دفع شبهه نیز میکند. پس موردد تأویل نسبت به تفسیر، اخصّ مطلق است.هرکجا تأویل باشد تفسیر نیز هست
160. زیادة المبانی تدلّ علی زیادة المعانی: هر چه بر موادّ لفظ افزوده شود، بر مفهوم بیشتری دلالت میکند
161. تفسیر: مطلق بیان و توضیح/تأویل: رفع شبهه، معنای دیگر: بطن قرآن (خضر به موسی: سأنبؤک بتأویل ما لم تستطع علیه صبراً)
162. ظهر قرآن:دلالت ظاهری قرآن و جنبه خصوصی/بطن قرآن:دلالت باطنی و برداشتهای کلی و همهجانبه/همین برداشتهای کلی است که تداوم قرآن را تضمین کرده
163. هر چیزی ۴ مرحله وجودی دارد: در ذهن، در لفظ، در کتابت، در خارج(وجود عینی)/ ابن تیمیه وجود عینی را تأویل دیگر وجودها میداند
164. تشابه در قرآن:اصلی:به خاطر کوتاهی لفظ و بلندای معنا پیش آید/عرضی:در صدراسلام شبهه نداشته امابعدها با آمدن مباحث کلامی وفلسفی و..شبههدار شده
165. یک موضوع برای فکر و تحقیق: محکمات و متشابهات که در قرآن اشاره شده، دقیقاً چیستند؟ ص۲۴۴: ۱۶ احتمال که علامه طباطبایی جمعآوری کرده
166. ابن رشد اندلسی (دانشمند و فیلسوف متوفای۵۹۵) گوید: مردم در برخورد با تعالیم شریعت، ۳ دستهاند:
1- کسانی که از حکمت متعالیه برخوردار و صاحب فکر و اندیشهاند، در برخورد با حوادث، استوار و بامتانت عمل میکنند.
167. ۲-عامه مردم که طبقه جمهور را تشکیل میدهند.اینان ممکن است چندان با علم و دانش سروکاری نداشته باشند اما طبعی سلیم،نیّتی پاک و دلی تابناک دارند
168. ۳- دسته سوم میانه این دو قرار دارند، نه از طبقه علمای راستین به شمار میروند و نه خود را جمهور مردم به حساب میآورند. این دسته...؛
169. این دسته خود را از سطح همگانی برتر و در ردیف دانشمندان میدانند، در صورتی که صلاحیت عرض اندام در آن عرصه والا را ندارند... ص۲۴۸ علوم قرآنی
170. تشابه، صرفاً درباره دسته سوم است! زیرا دانشمندان با دانش سرشار خود و جمهور با ذهن صاف و ساده خود شبههای در تعالیم شریعت احساس نمیکنند
171. چقدر این دستهبندی اون هم در ۸۰۰ سال پیش، جذاب بود! ... فقط صبح تا شب باید دعا کنیم جزء دسته سوم نباشیم که خسر الدنیا و الآخره میشیم :(
172. دلیل به شبهه افتادن دسته سوم:جایی که قرآن از عالم ماورای حس سخن گفته که در عالم شهود همانندی ندارد و به ناچار از مثالی قابل لمس استفاده کرده
173. یعنی آفرین به ابن رشد اندلسی... صفحات ۲۴۷ تا ۲۵۰ فوقالعاده بود! #کتاب «الکشف عن مناهج الأدلة» از ابن رشد باید خوانده شود
174. معتزله:اقتران ذات مقدسه به مبدأ صفات را منکرند؛منشأی برای صفات خدا وجود ندارد/اشاعره:منشأ اتصاف ذات حق اقتران به مبادی اوصاف است/ امامیه:..؛
175. امامیه(شیعه): راه میانهی معتزله و اشاعره؛ منشأ تمامی صفات کمال، جمال و جلال، صرفاً عین ذات مقدسه بدون هیچ پیرایه و پیوستگی است
176. تحیُّز یعنی اشغال مکان و دارا بودن جهت خاص (دارای جهتهای ۶گانه: راست،چپ،جلو،پشت،بالا،پایین)/اشعری قایل به تحیّز خداست و ۳۰آیه را شاهد آورده
177. خطبه ۱: أول الدين معرفته وكمال معرفته التصديق به، وكمال التصديق به توحيده، وكمال توحيده الإخلاص له، وكمال الإخلاص له نفي الصفات عنه،
178. لشهادة كل صفة أنها غيرالموصوف،وشهادة كل موصوف أنه غيرالصفة:فمن وصف الله سبحانه فقد قرنه،ومن قرنه فقدثناه،ومن ثناه فقد جزأه،ومن جزأه فقد جهله
179. در قرآن، اِستوای بر عرش، کنایه از تدبیر امور و «کرسی» کنایه از سلطه کامل حق تعالی بر جهان هستی است
180. چه جالب! «خط اِستوا» از همون کلمه «ثمّ استوی علی العرش» میاد! اِستوا یعنی فراگیر... یعنی خطی که دور کره زمین را به فراگیرترین شکل گرفته
181. قد استوی بشرٌ علی العراق ... مِن غیر سیفٍ و دمٍ مُهراق (بشر -برادر عبد الملک بن مروان- بدون خونریزی بر عراق مستولی گشت)
182. آیاتی که در آنها صحبت از آمد و رفت پروردگار است(جاء ربُّک..) همگی یکگونه مجاز(مجاز حذف)واز متداولترین انواع مجاز در استعمالات جاری عرباند
183. ابوالحسن اشعری: نظَر در آیه «الی ربها ناظرة» به معنای «نگاه کردن» مؤمنان به خدا در قیامت است/امامیه: نظَر به معنای «نظر داشتن(چشم داشت)» است
184. زمخشری: شاهد: زمزمه دخترکی گدا در کوچههای مکه: عُیَیْنَتی نُوَیْظَرةٌ إلی الله و إلیکم!(چشمکان من به سوی خدا و شما مردم دوخته شده=چشمداشت)
185. اشاعره معتقدند خداوند اعضا و جوارح (دست و پا و صورت و..) دارد و آیاتی را شاهد آوردهاند؛ مثال: بل یداه مبسوطتان...
186. ید در قرآن ۱۲بار منسوب به خدا آمده؛منظور: قوت و قدرت/وجه:۱۱بار=نفس ذات مقدسه/عین،۵بار=عنایت خاص/ساق:۱بار=شدت و دشواری روز قیامت/کشف ساق=جدیت
187. ابوالحسن اشعری:لازمه توحید ربوبیت آن است که هر چه در عالم هستی پدید آید؛از جمله افعالِ(به ظاهر) اختیاری انسان،با اراده مستقیم خدا انجام گیرد
188. دلیل اشعری: چرا که غیرخدا نیز در پدید آوردن اشیا شریک میشود در حالی که «لا مؤثر فی الوجود إلا الله» / بیش از ۲۵ آیه شاهد آورده: در صفحه ۲۶۷
189. دلایل بطلان نظر اشعری:۱-وجدان،اختیاری بودن را میپذیرد۲-تحسین و تقبیح در صورت اختیار معنی دارد۳-آیات دال بر اختیار: ص۲۶۹؛بما کسبت ایدی الناس
190. انعام:۱۴۸:مشرکان میگویند:اگر خدا میخواست نه ما و نه پدران ما شرک نمیورزیدیم..آری،چنین دروغی را پیشینیان آنان نیز گفته و دچار عقوبت ما شدند
191. اضلال که در قرآن به خذاوند نسبت داده شده (یُضِلُّ الله...) جنبه مجاز دارد و استعارهای بیش نیست/به معنی «خذلان»=«بهخود واگذاردن» است
192. در قرآن لغاتی از ۳۰قبیله عربِ آن زمان به کار رفته؛ فلذا برخی فکر کردهاند لغات غریبه در قرآن هست!/بلکه این نوعی وحدت لغت عرب و شیوه ادبی است
193. ص۲۷۵: لیستی از قبایل، شهرها و مللی که لغتی از آنها در قرآن آمده و لیست آن لغات/منبع: کتاب الاتقان از جلال الدین سیوطی/مثال:مسغبه،واجفه،رُجز
194. در قرآن لغاتی وجود دارد که ریشه عربی ندارند/این موضوع عیب به حساب نمیآید/کتاب «المعرَّب»(ابومنصور جوالیقی) حاوی لغات فارسی دخیل در عربی است
195. حتی در شاهنامه فردوسی که سعی بر آن بوده تا صرفاً واژههای فارسی به کار رود واژههای بسیاری وجود دارد که ریشه عربی، ترکی و غیره دارند...ص۲۷۷
196. جالبه: سجّیل در اصل «سنگگِل»(کلوخ) از فارسی بوده/کلمه مسجد را هم خیلیها معرّب «مزگت» به معنای عبادتگاه دانستهاند
197. حروف مقطعه:۱۴حرف/ابتدای ۲۹سوره/مجموعاً با تکرار:۷۸حرف/فیض کاشانی با آنها این جمله را ساخته:صراطُ علیٍ حقٌ نُمسِکُه/یا:نصٌ حکیمٌ قاطعٌ له سِر
198. درباره حروف مقطعه بیش از ۲۰ نظریه هست/فخر رازی در تفسیر آورده/سه دسته کلی:۱-هیچ کس جز خدا نمیداند ۲-رمزی میان خدا و اولیا ۳-چیز خاصی نیستند
199. زمخشری گوید: یکی از معجزات حروف مقطعه این است که دقیقاً نصف حروف الفبا هستند و دقیقاً نیمی از صفات حروف را نیز دارا هستند؛ ...
200. نیمی از حروف مهموسه، نیمی از حروف مجهوره، نیمی از حروف شدیده،.. رخوه، .. مطبقه، .. منفتحه، .. مستعلیه، .. منخفضه، .. قلقله و... ص۲۸۱
201. جل الخالق! یکی از رموز حروف مقطعه آن است که بیشترین حرف تکرار شده در آن سوره همان حروف مقطعه ابتدای سوره است؛ مثلاً تکرار قاف در سوره ق
202. رمزگشایی کنید:در حروف مقطعه:کاف،نون:۱بار تکرار شده/عین،یاء،هاء، قاف:۲بار/صاد:۳بار/طاء:۴بار/ سین:۵بار/ راء:۶بار/ حاء:۷بار/ الف،لام:۱۳بار/میم:۱۷بار
203. از نظر معنا نیز رموزی دارند؛ مثلاً سوره ص بیان چندین «خصومت» است؛ خصومت کفار با پیامبر، خصومت دو برادر نزد داود، خصومت اهل جهنم، خصومت ابلیس
204. به این جمله دقت کنید:هر سوره همان حرفی که در آغاز دارد،«خورند» او است و اگر ق را جای ن قرار دهیم خورند آن نیست/(خورند:دقیقاً مفهوم checksum)
205. جل الخالق! علامه طباطبایی: سورهای که با المص شروع شده از نظر محتوا، جمعِ دو سورهی الم و ص است! المر نیز جمع الم و الر است! و...
206. امام علی علیه السلام: هر کتاب، گزیدهای دارد و گزیده قرآن، حروف الفبایی است که در آغاز سورهها واقع گردیده
207. دکتر رشاد خلیفه(دانشمند مصری مقیم آمریکا) در۱۹۷۳تحقیق جامعی با کامپیوتر روی حروف مقطعه داشته/البته آنقدر تبصره دارد که ازحالت قاعده خارج شده
208. لیست تحقیقات فراوان انجام شده روی حروف مقطعه: کتاب التمهید، ج ۵، ص۳۲۳
209. اعجاز از ریشه «عجز»(ناتوانی) و به معنی ناتوان ساختن/۲نوع: ۱-توانایی کسی سلب شود ۲-کاری انجام گیرد که دیگران از انجامش ناتوان باشند(مثل قرآن)
210. اولین کسی که در مورد اعجاز قرآن کتاب نوشت: محمد بن زید واسطی(متوفای۳۰۷)/قدیمیترین اثری که اکنون در دست است: رساله «بیان اعجاز القرآن» است
211. ابو سلیمان حمدبنمحمدابراهیم خطّابی بُستی(متوفای۳۸۸) در این رساله به زیبایی، اعجاز «بیانی» قرآن (انتخاب واژهها و همآهنگی و..) را مطرح کرده
212. #کتاب «ثلاث رسائل في اعجاز القرآن» درباره اعجاز قرآن مطالعه شود... ظاهراً عالی است
213. پیامبران دعوت خود را از همان روز نخست با معجزه آغار میکنند یا فقط هنگام برخورد با شبهه منکرین معجزه ارائه میکنند؟پاسخ:حالت دوم(=ضرورت دفاعی)
214. چقدر زیبا و مهم: امام صادق(ع): سنّت الهی بر آن است که هرگز حق با باطل اشتباه نگردد و هیچ حقی به صورت باطل و هیچ باطلی به صورت حق جلوه ننماید
215. دقت کردین ما چطور میفهمیم خوب و بد چیست؟:شناخت حق و جدا ساختن آن از باطل،یک امر فطری وبدیهی است وگرنه معیاری برای جدایی حق ازباطل وجود نداشت
216. معجزه باید بهگونهای انجام گیردکه کارشناسان همان دوره بهخوبی تشخیص دهندکه آنچه ارائه شده بدرستی نشانه ماورای طبیعت و خارج ازتوان بشریت است
217. بسیاری از سخنوران زمان پیامبر، با شنیدن قرآن شگفتزده میشدند و با شنیدن چند آیه با دل و جان ایمان میآوردند... مثال: ص۲۹۶
218. عرب را چنین عادت بود که افراد هر قبیله به افراد قبیله دیگر، «یا ابن اخی» (ای فرزند برادر) خطاب میکردند
219. صفحه ۲۹۸ جریان مراجعه عتبه (از سران مشرک) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و برخورد پیامبر با او، اشکم را درآورد... بسیار جالب بود
220. ابوذر برادری داشت به نام أنیس، شاعری توانا که با دوازده شاعر نامی عرب مسابقه داد و برتری یافت. او را نزد پیامبر فرستاد... وقتی برگشت گفت:...
221. من سخنان ناهنجار کاهنان راشنیدهام و اوزان شعری را خوب یاد دارم،هرگز بدان نمیماند/به خدا سوگند او راست میگویدو مردم درباره او دروغ میگویند
222. ارباب سخن گفتهاند:هرگاه کلمهای از قرآن را برداری،آنگاه تمامی لغت عرب را جستجو کنی تا کلمه دیگری را بتوان جایگزین آن نمایی،هرگز نخواهی یافت
223. سبک چینش الفاظ و عبارات قرآن،چیزی بین شعر،نثر و سجع است و این کاملاً بیسابقه بوده/شعر:زیبا ولی قید قافیه/نثر:آزاد ولی بدون گیرایی/سجع:دشوار
224. توجه: نباید دستآوردهای علمی را بر قرآن تحمیل کرد، زیرا دستآوردهای علمی حالت ثبات ندارند، در حالی که مسائل قرآنی حقایقی ثابتاند... ص۳۰۶
225. مسائل علمی که حالت ثبات و قطعیت پیدا کرده، میتواند ابزاری باشد برای فهم برخی اشارات علمی قرآن آن هم نه بطور حتم بلکه با قید«شاید چنین باشد»
226. برخی در طول تاریخ تلاش کردهاند چیزی شبیه قرآن بیاورند اما چیزی جز عار و ننگ برای خود به بار نیاوردهاند/سخن دکتر عبدالله درّاز ص۳۱۲ عالیست
227. مَن جَرَّبَ المُجَرَّبَ حَلَّت بِه النَّدامة (هر کس آزمودهشدهای را آزمون کند، جز پشیمانی دستآوردی نخواهد داشت)
228. زیبا و ظریف است، زلال و گوارا است... این توصیف از نوای ناقوسی حروف آن حکایت ندارد بلکه در رابطه با جنبهای است که بر «دل آدمی» اثر دارد ص۳۱۵
229. چقدر جالب: شیخ عبد القاهر جرجانی: اگر دیدی یک گوهرشناس سخن و صاحب بینش، شعر یا نثری را به خوبی توصیف میکند و میگوید: شیرین و لطیف است،...
230. ابعاد اعجاز قرآن: اعجاز بیانی(جنبههای لفظی و عبارات+معنا)، اعجاز علمی(اشارات گذرا به اسرار طبیعت) و اعجاز تشریعی (نوآوریهای مفاهیم دینی)
231. صفحه ۳۲۴ اعجاز بیانی و موسیقایی قرآن به زیبایی با چند مثال از سوره نجم توضیح داده شده/اگر کلمات تغییر کنند ریتم و نظمآهنگ به هم میخورد
232. جالبه: اصلاً همین که عرب آن زمان قرآن را یک سحر و جادو مینامید خود دلیل اعجاز بیانی آن است!
233. نمونههای زیادی از اعجاز در نظمآهنگ قرآن در ص۳۲۶../مثال جالب:آیات ۱۹و۲۰قمر: انتخاب کلمات محکم هنگام صحبت از عذاب؛ انگار قاری سنگ پرتاب میکند
234 وحدت موضوعی: آیات هر سوره با اینکه به صورت پراکنده نازل شده اما تناسب معنوی دارند و هدف یا هدفهای خاصی را دنبال میکنند
235. اکثر سورهها به ویژه سورههای کوتاه بطور کامل نازل شده/بلندترها از «بسم الله...» شروع میشدند تا بسم الله بعدی نازل شود
236. دکتر درّاز معتقد است: هر سوره با یک مقدمه شیوا شروع میشود، سپس به مقاصد عالیه خود میپردازد و با یک جمعبندی کوتاه خاتمه مییابد
237. ببین چقدر مسخرهست: زبان چینی بیش از ۵۰هزار سیمبل دارد! یک تحصیلکرده چینی نهایتاً املای ۸هزار کلمه از زبان خودش را میداند!!
238. و النجم تستصغر الأبصار رؤیته ... و الذنب للطرف لا للنجم فی الصغر (ستارگان را گرچه دیدگان ما کوچک میبیند، گناه از دیدگان ماست نه در ستارگان)
239. چقدر جالب: وقتی یک دانشمند حتی در زمینه غیرتخصصی خود صحبت میکند، لابلای گفتههایش تعابیری ادا میشود که حاکی از دانش و رشته تخصصی وی است...
240. خداوند نیز در قرآن به طور تخصصی در مورد علوم صحبت نکرده اما لابلای صحبتهایش تعابیری هست که میشود فهمید او«یَعلمُ السِّر فی السماوات والارض»
241. ص ۳۴۳: نقد تند نویسنده بر نظر کسانی که معتقدند تمام علوم طبیعی و حتی صنعتی و.. در قرآن هست! (من هم دیدگاه مشابهی داشتم که ظاهراً صحیح نیست)
242. ص۳۴۵: خلاصه، گره زدن فرآوردههای دانش با قرآن، کار صحیحی به نظر نمیرسد. (علم بیثبات است و این کار، ثبات قرآن را متزلزل میکند)
243. قرآن: و جعلنا مِن الماءِ کلَّ شیئٍ حیٍّ/پیامبر(ص): کلُّ شیئٍ خُلِقَ مِن الماء (منشأ هستی همه موجودات، آب است)/برخی اشارات علمی قرآن: ص۳۴۷...
244. و جعلنا السماءَ سقفاً محفوظاً/عمق هوای آسمان:۳۵۰کیلومتر/ترکیبات هوا:۷۸.۰۳ نیتروژن // ۲۰.۹۹ اکسیژن // ۰.۰۴ اکسید کربن // ۰.۹۴ بقیه گازها
245. روزانه میلیونها سنگ با سرعت فوقالعاده ۵۰کیلومتر بر ثانیه! از فضا وارد جو زمین میشود اما به خاطر اصطکاک با هوای آسمان ذوب و نابود میشود
246. لایه اُزُن که در اثر رعد و برق به وجود میآید زمین را در برابر پرتوهای مضرّ کیهانی محافظت میکند و اگر این لایه نبود،حیات روی زمین ممکن نبود
247. جالبه: یکی از معجزات قرآن: به طور دقیق برای بشر مشخص کرد که ز کجا آمده است و به کجا خواهد رفت و آمدنش بهر چه بود؟بشر قبلاً عقایدی خرافی داشت
248. جالبه: یکی از معجزات قرآن این است که هیچ نوع گرایش منحرفکنندهای در آن دیده نمیشود! مثلاً گرایش به عرب یا عجم یا سفیدپوست یا قوم خاصی...
249. قرآن، سهبعدی است! یعنی: توجه دارد به: ۱-رابطه انسان با شؤون فردی و شخصی خود/۲-رابطه وی با جامعه/۳-رابطه وی با خدا
250. قرآن خداوند را به بهترین شکل وصف کرده/در تورات کنونی آمده: خدا بدین جهت آدم را از خوردن شجره منهیّه منع نمود تا مبادا دارای عقل و شعور گردد!
251. #کتاب «تاریخ تمدن» از ویل دورانت حتماً مطالعه شود... (مثال از محتوا: گوشهای از خرافات بشر در ساخت خدایان کوچک و بزرگ...)
252. استغفرالله! تعبیرات و داستانهای زشتی درباره انبیاء الهی در تورات و انجیل هست من شرم میکنم اینجا بنویسم! ص۳۶۳ /مقایسه کنید با تعبیرات قرآن
253. گاهی به چه چیزهای سادهای فکر نمیکنیم! هدف از نماز چیست؟ حدیث جالب امام صادق در این زمینه:ص۳۶۷/هدف: شریعت به فراموشی سپرده نشود
254. تحریف کلام یعنی «تفسیره علی غیر وجهه»/به آن تحریف معنوی نیز گفته میشود/یعنی دلالت لفظ را دگرگون میسازد و از مسیر خود منحرف میکند
255. در قرآن هر کجا واژه تحریف آمده، «تحریف معنوی» منظور بوده: «یُحرِّفونَ الکَلِمَ عن مَواضِعِه»/تحریف در اصطلاح، به ۷ معنا آمده: ص۳۷۱
256. بیشتر بحثی که برخی حشویون و اخباریون درمورد تحریف قرآن مطرح کردهاند حول این است که قرآن حجیمتر و بیشتر بوده و عمداً یاسهواً ازآن کاسته شده
257. سیدمرتضی علم الهدی:چطور ممکن است کتابهای نویسندگان مشهور و اشعار شعرا و حوادث تاریخ بدون تحریف باشد و قرآن با آن همه اهمیت تحریف شده باشد!؟
258. دلایل نفی تحریف قرآن: ص ۳۷۲ /گواهی تاریخ،تواتر قرآن،مسأله اعجاز قرآن،ضمانت الهی،عرضه روایات بر قرآن،نصوص اهل بیت،نظر علمای بزرگ شیعه
259. علما مسأله اعجاز را بزرگترین دلیل بر ردّ شبهه تحریف دانستهاند: اگر کسی میتوانست یک سوره بیاورد که خداوند در چندین آیه به تحدی نمیطلبید!
260. ابوبصیر از امام صادق میپرسد: مردم میگویند چرا خداوند فرموده«أطیعوا الله و أطیعوا الرسول و أولی الأمر منکم»اما نامی از علی و خاندانش نبرده؟
261. حضرت فرمود: در قرآن فریضه نماز نازل گردید اما از رکعات و شرایط آن نامی برده نشد تا آنکه پیامبر خود بیان نمود/اصول کافی،ج۱،ص۲۸۶
262. بزرگان علمای شیعه دو دستهاند: محققین: در احکام شرع، اجتهاد و اندیشه عقلی را روا میدارند/ محدثین: صرفاً پیرو احادیث وارده از معصومین هستند
263. سلفیّون کسانی هستند که صرفاً خود را پیرو سلف(گذشتگان) میدانند و هر چه از آنها برسد، چه راست و چه دروغ، آنرا سرلوحه زندگی خود قرار میدهند
264. سلفیّون هرگز قدرت تشخیص صحیح از سقیم را ندارند و اجازه تشخیص را نیز به کسی نمیدهند. اینان امروزه قسمتی از «وهابیون» را تشکیل میدهند
265. در میان شیعه گروه مشابهی وجود دارد که به نام«اخباریون» شناخته میشوند/بیشتر و شاید تمام روایات تحریف،به دست سلفیون و اخباریون جمع و تدوین شده
266. حکم وارده از سنت: زناکار اگر دسترسی به حلال داشته و راه حرام پیموده، سنگسار میشود وگرنه تازیانه میخورد/عمر اصرار داشت این حکم در قرآن بوده
267. اکثر کسانی که قائل به تحریف قرآن هستند، معمولاً یک یا چند آیه رو بدون توجه به پس و پیش و شأن نزول میخونن و چون نمیفهمن فکر میکنن تحریف شده
268. نمونه آیهای که در نگاه اول بیسروته به حساب میاد و شک بر تحریف رفته: آیه ۳ سوره نساء/پاسخ به شبهه با توجه به شأن نزول: ص۳۹۰
ساختار کتاب علوم قرآنی معرفت
این کتاب در یک جلد و در نه فصل همراه با یک مقدمه نوشته شده است .
فصل اول : بررسی و شناخت پدیدۀ وحى
فصل دوم : بررسی نزول قرآن
فصل سوم : بررسی جمع و تألیف قرآن
فصل چهارم : مسائل مربوط به قرّاء و قرائات سبع
فصل پنجم : بررسی نسخ در قرآن
فصل ششم : مسائل مربوط محکم و متشابه
فصل هفتم : شماخت وجوه و نظائر در قرآن
فصل هشتم : شماخت و بررسی اعجاز قرآن
فصل نهم : دفع شبهۀ تحریف
سلام علیکم
چنانچه موارد زیر با واحد درسی مطابقت ندارد اطلاع دهید.
با تشکر
آگهی تبلیغاتی
کارآفرینی حضرت خدیجه س
https://eitaa.com/gharraa_khadije
اولین سیستم همکاری در فروش ویژه طلاب تحت قرارداد با شرکت ملی پست ج.ا.ا