مطلب
سلام علیکم  مشکل تدریس و تحصیل فلسفه در حوزه علمیه نیست.  مشکل تدریس و تحصیل کورکورانه مطالب فلسفی و عرفانی مصطلح  به اسم حقیقت و تاویل آیات شریفه قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام است.    حداقل انتظار از آقایان مدافع فلسفه و عرفان مصطلح آن است که ، قبول کنند این مطالب اجتهاد و نظر آنهاست و لزوما بسیاری از آنها ممکن است حق نباشد .  وقتی امام معصوم علیه السلام غایب است ، بین فقها اختلاف نظر پیش می آید. هیچ فقیهی نمی تواند ادعا کند ، تمام نظراتش با نظرات امام معصوم علیه السلام تطابق کامل دارد.    وقتی فصل الخطاب در اختلاف ها ، از نظرها غایب است، باید به نظرات یکدیگر احترام بگذاریم و در کمال سعه صدر این اختلاف را تحمل کنیم و بگذاریم در کتب درسی و دانشگاهی و حوزوی همه نظرات مطرح شود نه فقط رویکرد فلسفی -عرفانی.    در کتب درسی دبیرستان، دانشگاه و برخی کتب حوزوی ، این دیدگاه یک سویه نگری ، وجود دارد که ان شاء الله باید تصحیح شود.     
سلام علیکم  ایشان در مصاحبه ای با سایت مباحثات ، زندگینامه و رویکرد خودشان در مسائل مختلف دینی را مطرح کردند که می توانید در اینجا بخوانید ان شاء الله.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم    کتاب درسی معارف و عقاید 2 ، تالیف آقایان رضا برنجکار و محمد تقی سبحانی  است که شامل مباحث امامت و معاد و انسان شناسی و ... می باشد.    والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
حریت اندیشه و مخالفت با فلسفه و عرفان مصطلح ، ضدیت با ولایت فقیه نیست اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  سوال :خواهشمند است در خصوص التزام به ولايت فقيه  توضيح دهيد؛ به عبارت ديگر چگونه بايد عمل نماييم تا بدانيم که به جانشين بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام كامل داريم؟ پاسخ: ولايت فقيه به معناى حاكميت مجتهد جامع‌الشرايط در عصر غيبت است و شعبه‌اى است از ولايت ائمه اطهار (عليهم السلام) كه همان ولايت رسول الله (صلى الله عليه وآله) مى‌باشد و همين كه از دستورات حكومتى ولى امر مسلمين اطاعت كنيد نشانگر التزام كامل به آن است. منبع: استفتائات رهبر معظم انقلاب اسلامی ، آقای سید علی خامنه ای (حفظه الله تعالی) ___________________ ما یک وقت با حکم و سفارش و فرمان و توصیه سیاسی و حکومتی ولیّ فقیه روبرو هستیم دراینجا وظیفه همگان و حتی مجتهدان و فقها اطاعت است اگر چه در همین زمینه هم باز باب بحث و یا طرح نظرات کارشناسی متفاوت به شرط این که مایه تضعیف نظام و حاکمیت نباشد و کلا مفسده ای در بر نداشته باشد، به شکل خصوصی و یا حتی بعضا عمومی باز است. اما اگر پای یک بحث نظری فقهی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فلسفی و عرفانی و همه شاخه های علوم در میان باشد، هیچ الزامی به انطباق و همرأیی نیست و اساسا اجتهاد در تشیع معنایی جز این ندارد. و اساسا توصیه صد باره مقام معظم رهبری بر راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی یعنی همین که باب نشاط و آزادگی فکری و اندیشه ای بسته نباشد و بلکه در قالب یک راهبرد در مراکز علمی پی گیری شود. ایشان حتی در ارتباط با مسئولان اجرایی کشور آنها را ملزم به داشتن توافق نظری و فکری در مسائل کارشناسی با رهبری نظام  نمی کنند. البته وقتی پای اجرا در میان باشد قهرا مسئول اجرایی باید بر اساس نظر کارشناسی ولی فقیه ـ اگر به عنوان سیاست و دستور العمل  نظام به صورت رسمی یا غیر رسمی ابلاغ شده باشد ـ عمل کند.     منبع: آقای مهدی نصیری    والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی 
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  کتاب شریف معرفت توحید و عدل ، تالیف آقای رضا برنجکار ، انتشارات نباء ، یک کتاب مقدماتی بر مبنای آیات شریفه قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام  در زمینه فقه العقاید.   والعاقبه للمتقبن  التماس دعا  یا مهدی 
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  مهدی نصیری در سال 1342هجری شمسی در دامغان متولد شد. تحصیل دروس حوزوی را از سال 1354 در حوزه علمیه دامغان نزد پدر (که خود تحصیل کرده حوزه علمیه نجف اشرف و به مقام اجتهاد نایل آمده بود)، و دیگر عالمان آن حوزه آغاز کرد. در سال 1358 برای ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه قم شد و تا سال 1366 دروس سطح حوزه را ادامه داد و همزمان در مدرسه علمیه رسالت به تدریس دروس ادبیات و منطق پرداخت. در سال 1365 همکاری با موسسه مطبوعاتی کیهان را در قم آغاز و یک سال بعد برای ادامه همکاری به تهران رفت و به عنوان دبیر سرویس مقالات روزنامه کیهان کار مطبوعاتی را ادامه داد و مقالات متعددی در زمینه مسائل سیاسی و فرهنگی روز نوشت. در سال 1367 سردبیری روزنامه کیهان به وی محول شد و در سال 1369 با دستور مقام معظم رهبری به عنوان مدیر مسئول روزنامه کیهان منصوب گردید و تا سال 1373 در این سمت فعالیت نمود. در همین سالها با آغاز درس خارج فقه حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای به مدت دو سال در این درس شرکت کرد. در نیمه سال 1374 به همکاری با موسسه کیهان پایان داد و در اسفند همان سال نشریه سیاسی فرهنگی صبح را منتشر نمود. حیات این نشریه تا سال 1378 ادامه یافت. نصیری در این سال به قم مراجعت نمود و درس خارج اصول و فقه را در محضر آیات عظام سبحانی و مؤمن ادامه داد. وی در سال 1380 به معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور منصوب و تا سال 1384 در این سمت فعالیت کرد و در این سالها نیز دو سال دیگر از درس خارج فقه مقام معظم رهبری بهره برد. در سال 1384 به عنوان معاونت فرهنگی دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در کشور امارات به این کشور رفت و سال 1388 با پایان مأموریت به کشور مراجعت کرد. پس از مراجعت به ایران به مطالعات و پژوهش و حضور در محافل حوزوی و دانشگاهی برای ایراد سخنرانی و مناظره در موضوعاتی چون تجدد و فلسفه و عرفان پرداخت و انتشار فصلنامه سمات را با محوریت نقد فلسفه و عرفان مصطلح آغاز کرد. پس از انتشار 8 شماره از سمات به دلیل مشکل مالی از ادامه انتشار آن منصرف شد.  نصیری از سال 1390 تا 1396 در درس خارج فقه آیت الله وحید خراسانی (مبحث خمس) شرکت کرد و از افادات ایشان بهره برد.  مهدی نصیری همچنین انتشار صد شماره ماهنامه سیاحت غرب برای مرکز پژوهش‌های اسلامی‌صدا و سیما در قم را در کارنامه مطبوعاتی خود دارد. مدیریت مسئول انتشارات کتاب صبح که در سالهای فعالیت عمدتا به انتشار آثاری در زمینه غرب شناسی می‌پرداخت نیز با مهدی نصیری است.  نصیری علاوه بر نگارش ده‌ها مقاله و گفتگوی مطبوعاتی، چهار کتاب با عنوانهای «اسلام و تجدد»، «فلسفه از منظر قران و عترت»، «جایگاه اجتماعی زن از منظر اسلام» و «آوینی و مدرنیته» تالیف و منتشر کرده است. «عصر حیرت» عنوان کتاب در دست نگارش وی است که به موضوع امکان یا امتناع تمدن سازی اسلامی در عصر غیبت و روزگار سیطره مدرنیته می پردازد.   والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  عقل انسان نیاز به معلم دارد تا دفائن عقول اثاره شود و در اخلاق و رفتار و اندیشه های انسان آثار عقل احیا شده آشکار شود.    معلم عقل انسان ، امام معصوم علیه السلام است که با ولایت تکوینی ، عقل انسان را روز به روز کامل تر می نماید.    برای این که عقل انسان توسط معصوم علیه السلام اثاره شود ، خداوند متعال در قرآن کریم شرطی مطرح می فرماید: آیه شریفه 28 سوره مبارکه حدید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحیم است.   صدق الله العلی العظیم    ---------------------------- تقوای منظور این آیه شریفه همان ورع یا مرتبه بالای تقواست .   حکمتی که خداوند متعال به لقمان اعطا فرمود ، از جنس همین نور ، همین اثاره عقل  و بهره مندی ویژه از ولایت تکوینی امام معصوم علیه السلام است.    برای مطالعه بیشتر می توانید این مطلب را مطالعه فرمایید ان شاء الله: بهره وری از روح القدس ، چگونه ؟   والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی 
سلام علیکم  شما هر گونه  نقد مطالب آقایان طباطبایی و ملاصدرا را سلاخی گسترده و بی آبرو کردن آنها می دانید.    هنوز حجاب ضخیم رجال زدگی در شما موج می زند . ان شاء الله با استغاثه به امام عصر (عج) از شر آن رهایی بابید وگرنه  توفیق مرجعیت تقلید و مجتهد حاذق که پیش کش ، توفیق استادی حاذق و ماهر در دانشگاه های علوم دینی  را نیز  نخواهید داشت.    بنده الحمدلله رب العالمین ، از ابتدا نیت کردم  منهج و پایه ی کلام و فلسفه و عرفان مصطلح را مورد نقد قرار دهم تا ابتدا مخاطب ،  عمق ضلالت و گمراهی این سه شاخه از علوم وارداتی به اسلام  را متوجه شود.
سلام علیکم  متاسفانه این نگاه از بالا و تکبر  در نظرات شما موج می زند.  وقتی با فلسفه مخالفت می شود، به سرعت برچسب نفهمیدن فلسفه به دیگران نزنید ان شاء الله.    بنده الحمدلله رب العالمین ، رتبه 2 رقمی کنکور سراسری بودم، در بهترین دانشگاه کشور ، منطق و  کلام و فلسفه اسلامی تدریس می کردم.   از فرمایشات علما برای رساندن مطلب استفاده می کنم چون بنده هنوز به مقام عظمای فقاهت نرسیدم . اقوال عالم دینی مثل آقای برنجکار یا آقای میرباقری  بسیار  موثق تر از قول فردی مثل بنده است.    شما متاسفانه هنوز معیار و ملاکتان برای حق و باطل ،مقام والای رجال است    در کجای فرمایشات اهل بیت علیهم السلام ، از الفاظ و مفاهیمی مثل واجب الوجود  و ممکن ... سخن گفته شده است؟ در فلسفه اسلامی حرف از تجرد نفس است ولی در روایات اهل بیت علیهم السلام سخن از تجرد نفس انسان نیست! (برای مطالعات بیشتر همین کتاب  " معاد و انسان " آقای اسکوئی را  که آپلود کردم مطالعه نمایید ان شاء الله)     ابتدا باید تفاوت بین معرفت فطری و معرفت عقلی را متوجه شویم ، سپس حد و مرز معرفت عقلی را بشناسیم و در این زمینه تقوا داشته باشیم. یعنی به بافتن نظریه در زمینه ذات و صفات ذاتی خداوند متعال نپردازیم.  همچنین بدانیم گوهر یقین و ایمان از طریق فلسفه ورزی حاصل نمی شود.  در نتیجه برای دعوت دیگران به دین ، بی جهت برهان های پیچیده غلط اندر غلط و خلاف واقع برای آنها ، ارائه نکنیم.    در نهایت به توفیق الهی باید از این حجاب ضخیم فلسفه و کلام و عرفان مصطلح بیرون بیاییم ان شاء الله.   فهم عمیق اصول دین نیز مبتنی بر فلسفه دانی و فلسفه خوانی ندانیم  ان شاء الله.    
سلام علیکم  بنده هیچ فیلسوف و عارفی را کافر نمی دانم . کفر نظری با کفر قلبی و عملی زمین تا آسمان تفاوت دارد .  وگرنه نعوذبالله ، امام خمینی (ره) که موسس نظام مقدس جمهوری اسلامی و نایب امام عصر (عج) بودند را به دلیل اعتقاد نظری و نه قلبی به وحدت وجود و مطالب فلاسفه و عرفا ، باید تکفیر می کردم.  باید قبول کرد ، فقهای عظام شیعه در گذشته امکانات امروزی برای دسترسی به همه افکار و عقاید و کتب را نداشته اند و ان شاء الله اگر اشتباهی از ایشان در اجتهادشان سر بزند ، خداوند متعال مورد مغفرت قرار می دهد.    سابقه درسی هم را مطرح کردم تا بدانید الحمدلله رب العالمین ، با طلبه کم استعدادی گفت و گو نمی کنید که به او برچسب بزنید مطالب فلسفی و عرفانی  را نمی فهمد!   شما هنوز درگیر شخصیت افراد هستید. مطالب را از این افراد نقل می کنم، شما به محتوا نگاه کنید ان شاء الله . در بحثهای طلبگی ، نظرات علما مطرح می شود . خود طلبه که هنوز مجتهد نیست بخواهد نظر بدهد.    شما متاسفانه به غلط ، علم اصول فقه را با  فلسفه مقایسه می کنید .   برای این که ان شاء الله این مسئله علم اصول فقه و گرایش علما به تاسیس این علم را بهتر فهم کنیم ، مقاله را که ضمیمه می نمایم ، مطالعه کنیم .
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم    کتاب درسی معارف و عقاید 1 ، تالیف آقایان رضا برنجکار و محمد تقی سبحانی  است که شامل مباحث توحید و نبوت  می باشد.    والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
بنده الحمدلله رب العالمین یکی از حاجات ام درقنوت نمازهایم ، این است که ان شاء الله با عنایت امام عصر (عج) ، درآینده نه تنها یک مرجع تقلید و فقیه شوم ، بلکه ان شاء الله به مقام ولایت فقیه هم برسم تا بتوانم به اسلام و مسلمین خدمت کنم . ولایت فقیه بالاترین مرتبه نصرت امام عصر (عج) در عصر غیبت ایشان است که نصیب هر کسی نمی شود.  بلند همتی