مطلب
سلام علیکم  شما هر گونه  نقد مطالب آقایان طباطبایی و ملاصدرا را سلاخی گسترده و بی آبرو کردن آنها می دانید.    هنوز حجاب ضخیم رجال زدگی در شما موج می زند . ان شاء الله با استغاثه به امام عصر (عج) از شر آن رهایی بابید وگرنه  توفیق مرجعیت تقلید و مجتهد حاذق که پیش کش ، توفیق استادی حاذق و ماهر در دانشگاه های علوم دینی  را نیز  نخواهید داشت.    بنده الحمدلله رب العالمین ، از ابتدا نیت کردم  منهج و پایه ی کلام و فلسفه و عرفان مصطلح را مورد نقد قرار دهم تا ابتدا مخاطب ،  عمق ضلالت و گمراهی این سه شاخه از علوم وارداتی به اسلام  را متوجه شود.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم    کتاب درسی معارف و عقاید 1 ، تالیف آقایان رضا برنجکار و محمد تقی سبحانی  است که شامل مباحث توحید و نبوت  می باشد.    والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
حصون اسلام و یاوران حقیقی امام عصر (عج) ، فقهای عظام شیعه هستند نه فلاسفه و صوفیه اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  نسل جوان ما اگر بخواهد از شرّ اضلال در امان بماند و دين راستين اسلام را پاك و همان‌طور كه بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شده است از منابع اصيله فرا بگيرد، بايد يا شخصاً به اين منابع مراجعه نمايد و بدون تأويل و توجيه، دلالت كتاب و سنّت را حجّت بداند، و يا به اسلام‌شناسان - يعنى آنها كه در مكتب اهل‌بيت عليهم السلام و با غور و بررسى در اين دو منبع، اسلام را آموخته‌اند - رجوع نمايد. اينان را همه مى‌شناسند؛ ابوذرها، مقدادها، سلمان و سليم‌ها، محمد بن مسلم‌ها، ابن‌ابى‌عمير، فضل بن شاذان، ابن‌بابويه‌ها، كلينى‌ها، شيخ طوسى‌ها و شاگردان آنها و شاگردان شاگردانشان تا زمان حاضر از علما، فقها و مراجع مى‌باشند. اين قشر از علما هستند كه در اعصار و ادوار متمادى، اسلام را از منابع اصيل و اصل اخذ كرده و آن را دست‌به‌دست به اخلاف سپرده‌اند. اگر اين رجال بااخلاص نبودند، از عهدۀ حفظ‍‌ اين امانت، قشرهاى ديگر برنمى‌آيد و در غوغاهاى بحث‌هاى فلسفى و افكار و سخنان صوفيانۀ اين‌وآن، نه چيزى ثابت و خالص باقى مانده بود و نه مبانى اعتقادى اسلامى از گزند تحريف و تأويل مصون مى‌ماند. همۀ اهل اطلاع و انصاف مى‌دانند كه در بين تمام دانشمندانى كه در رشته‌هاى مختلف علوم عقلى و اسلامى تبحّر و شهرت يافتند فقط‍‌، اين صنف بودند كه اسلام را حفظ‍‌ كردند، و نقش اصلى تبليغ دين به آيندگان را اين افراد ايفا نمودند، رشته‌هاى ديگر فلسفه و عرفان مصطلح، اصلاً اين هدف را ندارند و به يقين اگر مسلمان‌ها بودند وعلاءالدوله سمنانى‌ها و بايزيدها و ابوسعيدها و صوفيان هند و ايران و خانقاه‌ها، آنچه كه امروز در دست مردم نبود اسلام بود و هرچه هم بود، براى ادارۀ دين و دنيا قابل عرضه نبود. افرادى مانند شهاب‌الدين سهروردى، ابن‌فارض و ابن‌عربى‌ها در اين جهت نقشى نداشتند و حتّى نمى‌توان خدماتى را كه شخصى مانند ميرداماد رحمه الله در حفظ‍‌ آثار اهل‌بيت عليهم السلام داشته است به‌حساب تبحّرش در فلسفه، و اينكه به قول خودش مشارك فلاسفه بزرگ يونان بوده گذاشت، و اگرچه در بعضى آرا و نظراتى كه در برخى مسائل اسلامى بيان فرموده از فلسفه نيز كمك گرفته است، امّا خدمت ايشان و امثال ايشان به اسلام، نتيجۀ تخصّص آن بزرگواران در رشته‌هاى علوم خاص اسلامى، معارف قرآنى و آثار اهل‌بيت بوده است. به‌هرحال، در عرض دين و در مقام تحصيل اطمينان به اينكه دينى كه شخص به آن متديّن شده است با دينى كه پيغمبر و ائمه عليهم السلام و كتاب و سنّت عرضه داشته موافق است و دين‌الله مى‌باشد، معيار، همان بيان وحى، كلمات و بيانات اهل‌بيت وحى عليهم السلام است. بايد به مقتضاى:«هَذَا الْعِلْمُ‌ دِينٌ‌ فَانْظُرُوا عَمَّنْ‌ تَأْخُذُونَ‌ دينَكُمْ‌». دين خدا و علم دين را در همۀ رشته‌ها وبخش‌هايش از اهل دين بپرسيد.   منبع: کتاب شریف شرح حدیث عرض دین آقای عبدالعظیم حسنی (ره) ،تالیف آقای لطف الله صافی گلپایگانی (حفظه الله تعالی)  ___________________   دین، ابتدا بر قلب و روح انسان می‏نشیند و از آنجا به سوی اعضا و جوارح رشد و نما می‏ كند. از این رو، آنچه در دین اساسی‏تر است، عمل جوانحی و قلبی یعنی ایمان و اعتقاد قلبی است. به همین مناسبت، به عقاید «اصول دین» و به اعمال «فروع دین» اطلاق می‏گردد. آدمی با ایمان و اعتقاد به معارف ضروری یك دین، در جرگه پیروان آن دین قرار می‏گیرد، و در صورتی كه برخی از اعتقادات پایه‏ ای دین را منكر شود، از دین خارج می‏شود و اعمال جوارحی او مقبول نخواهد بود. از سوی دیگر، انسان‏ها به میزان معرفت و ایمانشان نسبت به اعتقادات، به شرایع عمل می‏كنند و درجه قبولی اعمال در پیشگاه خداوند نیز به معرفت و ایمان شخص وابسته است. بر این اساس، قرآن كریم، آخرین و كامل‏ترین كتاب آسمانی، بیشتر دربردارنده مسائل اعتقادی است، نه احكام فقهی و عملی. حتی در مواردی كه بحثی تاریخی مطرح می‏شود، به منظور نتایج اعتقادی و اخلاقی از آن و با هدف القای معارف و عقاید دینی و پند و اندرز است. حجم زیادی از كتابهای حدیثی نیز به مسائل اعتقادی اختصاص یافته است. اصحاب پیامبر اكرم و اهل بیت معصومش علیهم‏السلام از ایشان سؤالهای اعتقادی بسیاری پرسیده‌اند كه دلیل آن اهمیت این‏گونه مسائل و دغدغه درست بودن عقاید بوده است. یكی از راههای اطمینان به درستی عقاید، عرضه عقاید و معارف دینی به محضر معصومان علیهم ‏السلام است. در واقع شخص عرضه ارائه عقاید خود به محضر معصومان علیهم ‏السلام خواستار اصلاح عقاید غلط و تأیید عقاید درست و تكمیل آنها است. در جوامع حدیثی در مواردی می‏بینیم، شخصی محدث و عالم كه با احادیث اهل‏بیت علیهم‏السلام آشنا است و عقاید خود را از معصومان علیهم‏ السلام اخذ كرده، اعتقاداتش را به محضر امام زنده خود عرضه می‏كند. در واقع چنین فردی در صدد از بین بردن احتمال بسیار ضعیف عدم مطابقت عقایدش با آموزه ‏های دینی و به منظور حصول اطمینان قلبی از دین و معارف و عقاید دینی است. یكی از این موارد، عرض دین حضرت عبدالعظیم، كه از نوادگان امام حسن مجتبی علیه‏السلام و از اصحاب امام جواد علیه‏السلام و امام هادی علیه‏السلام می‏باشد، در محضر امام هادی علیه ‏السلام است. از عبارتهایی كه امام هادی علیه‏السلام در صدر این حدیث درباره عبدالعظیم به كار می‏برد و او را از اولیأ حقیقی و دوستان راستین خود می‏داند و نیز تعابیر آخر حدیث، عظمت و جلالت عبدالعظیم روشن می‏شود. پیام اصلی این كار حضرت عبدالعظیم برای ما این است كه در صدد كسب معارف اسلامی و تصحیح عقاید دینی از طریق مطالعه قرآن و احادیث و مراجعه به عالمانِ اسلامی باشیم و به اطلاعات ناقص {و عقل محجوب}  خود مغرور نشویم.   منبع: مقاله آموزه های حدیث عرض دین آقای عبدالعظیم حسنی (ره)، تالیف آقای رضا برنجکار   والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
بنده الحمدلله رب العالمین یکی از حاجات ام درقنوت نمازهایم ، این است که ان شاء الله با عنایت امام عصر (عج) ، درآینده نه تنها یک مرجع تقلید و فقیه شوم ، بلکه ان شاء الله به مقام ولایت فقیه هم برسم تا بتوانم به اسلام و مسلمین خدمت کنم . ولایت فقیه بالاترین مرتبه نصرت امام عصر (عج) در عصر غیبت ایشان است که نصیب هر کسی نمی شود.  بلند همتی 
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم    کتاب درسی معارف و عقاید 3 ، تالیف آقایان رضا برنجکار و محمد تقی سبحانی  است که شامل مباحث توحید و نبوت  ، سطح متوسط ... می باشد.    والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  آقای محمد بیابانی اسکویی تحصیلکرده حوزهای علمیه تبریز و مشهد و قم است. وی دانش پژوه خارج فقه و اصول و دارای مدرک دکترای تخصصی کلام از مؤسسه امام صادق علیه السلام است. اسکویی کتب متعددی را تصحیح، تنظیم و تالیف نموده است . «ترجمه توحید الامامية»، «نماز وسیله قرب و معرفت خدا»، «معرفت نبی»، «آخرین دولت» و «معرفت امام» از جمله کتب اوست. از دکتر بیابانی همچنین مقالات متعددی در موضوعات کلامی و اعتقادی در نشریاتی چون سفینه و کیهان اندیشه به چاپ رسیده است. بیابانی هم اکنون به تحقیق و تدریس در حوزه علمیه قم اشتغال دارد. والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  نگارنده با الهام از قرآن و روایات اهل بیت (ع) به دنبال ارائۀ روشی نو در بحث معرفت خداوند متعال است. معرفت خدای تعالی یکی از موضوعات مهم حیات بشر است و در طول تاریخ همواره فکر و اندیشۀ او را به خود مشغول کرده است.تنها راه آشنایی و ارتباط انسان با خدا، انبیا و حجتهای الاهی هستند. هر جا ذکری از خدا به میان آمده حتماً پیامبری در آنجا بوده یا تعالیم پیامبری به آنجا رسیده است.به طور قطع هیچ مقطعی از حیات بشر را نمی توان نشان داد که او بدون ارتباط با پیامبران الاهی با خدا آشنا شده باشد. خدایی که پیامبران، بشر را به او دعوت کرده اند به طورطبیعی در فکر و اندیشۀ انسان وجود ندارد. همۀ انسانها به وسیلۀ پیامبران صلوات الله علیهم متوجه خدا شده اند؛ الوهیت او را پذیرفته اند؛ به عبودیت او تن داد ه اند و بندگی او را وظیفۀ خود دانسته اند، با این حال وقتی بشر بدون توجه به تذکار پیامبران، خدا را موضوع تفکر قرار داده،از او دور شده و به جای خدای حقیقی، خدایی ذهنی و خیالی ساخته وپرداخته است. روشن است که چنین خدایی هیچگاه نمی تواند جای خدای پیامبران را برای بشر پر کند. امروزه از نظر اندیشمندان تردیدی وجود ندارد که خدای فیلسوف با خدای پیامبران متفاوت است. خدای فیلسوف مفهومی خشک و مرده است که نه می توان بدان امیدبست؛ نه می توان با او انس گرفت و راز و نیاز کرد و نه ترس و خوفی از او برای انسان پدید می آید. اما خدای پیامبران با انسان انس می گیرد و به او محبت می کند. بشر به او امید می بندد و از او خوف و ترس پیدا می کند. خدای فیلسوف، دست بسته محکوم به قوانین لایتخلف تفکر فلسفی و محدود به نظام علّی و معلولی است. بر همین اساس در مجموعۀ حاضر تلاش شده، به جای مباحث فلسفی و سوق دادن مخاطبان به تفکر در خدای متعال، آنها به طریق خداشناسی پیامبران و اولیای الاهی رهنمون شوند. طریقی که همۀ انسا نها، اعم از با سواد و بی سواد در آن مشترک اند. با این طریق هم فیلسوف و هم یک انسان عادی به راحتی می توانند با خدا آشنا شوند، راز دل خویش را برای او بازگویند و به برآورده شدن حاجات خویش از ناحیۀ او امید داشته باشند.امّا در نگاه فلسفی چنین امری غیر ممکن است؛ چرا که توجه خدا به یک بندۀ ضعیف مصداق التفات عالی به سافل و بر خلاف قواعد فلسفی است. امید است که ان شاء الله مطالعۀ این اثر در توجه دادن مخاطبان به خدای انبیا و راهنمایی آنان بهسوی عبودیت و بندگی مؤثر واقع شود.   والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی