مطلب
سلام علیکم  متاسفانه این نگاه از بالا و تکبر  در نظرات شما موج می زند.  وقتی با فلسفه مخالفت می شود، به سرعت برچسب نفهمیدن فلسفه به دیگران نزنید ان شاء الله.    بنده الحمدلله رب العالمین ، رتبه 2 رقمی کنکور سراسری بودم، در بهترین دانشگاه کشور ، منطق و  کلام و فلسفه اسلامی تدریس می کردم.   از فرمایشات علما برای رساندن مطلب استفاده می کنم چون بنده هنوز به مقام عظمای فقاهت نرسیدم . اقوال عالم دینی مثل آقای برنجکار یا آقای میرباقری  بسیار  موثق تر از قول فردی مثل بنده است.    شما متاسفانه هنوز معیار و ملاکتان برای حق و باطل ،مقام والای رجال است    در کجای فرمایشات اهل بیت علیهم السلام ، از الفاظ و مفاهیمی مثل واجب الوجود  و ممکن ... سخن گفته شده است؟ در فلسفه اسلامی حرف از تجرد نفس است ولی در روایات اهل بیت علیهم السلام سخن از تجرد نفس انسان نیست! (برای مطالعات بیشتر همین کتاب  " معاد و انسان " آقای اسکوئی را  که آپلود کردم مطالعه نمایید ان شاء الله)     ابتدا باید تفاوت بین معرفت فطری و معرفت عقلی را متوجه شویم ، سپس حد و مرز معرفت عقلی را بشناسیم و در این زمینه تقوا داشته باشیم. یعنی به بافتن نظریه در زمینه ذات و صفات ذاتی خداوند متعال نپردازیم.  همچنین بدانیم گوهر یقین و ایمان از طریق فلسفه ورزی حاصل نمی شود.  در نتیجه برای دعوت دیگران به دین ، بی جهت برهان های پیچیده غلط اندر غلط و خلاف واقع برای آنها ، ارائه نکنیم.    در نهایت به توفیق الهی باید از این حجاب ضخیم فلسفه و کلام و عرفان مصطلح بیرون بیاییم ان شاء الله.   فهم عمیق اصول دین نیز مبتنی بر فلسفه دانی و فلسفه خوانی ندانیم  ان شاء الله.    
سلام علیکم  بنده هیچ فیلسوف و عارفی را کافر نمی دانم . کفر نظری با کفر قلبی و عملی زمین تا آسمان تفاوت دارد .  وگرنه نعوذبالله ، امام خمینی (ره) که موسس نظام مقدس جمهوری اسلامی و نایب امام عصر (عج) بودند را به دلیل اعتقاد نظری و نه قلبی به وحدت وجود و مطالب فلاسفه و عرفا ، باید تکفیر می کردم.  باید قبول کرد ، فقهای عظام شیعه در گذشته امکانات امروزی برای دسترسی به همه افکار و عقاید و کتب را نداشته اند و ان شاء الله اگر اشتباهی از ایشان در اجتهادشان سر بزند ، خداوند متعال مورد مغفرت قرار می دهد.    سابقه درسی هم را مطرح کردم تا بدانید الحمدلله رب العالمین ، با طلبه کم استعدادی گفت و گو نمی کنید که به او برچسب بزنید مطالب فلسفی و عرفانی  را نمی فهمد!   شما هنوز درگیر شخصیت افراد هستید. مطالب را از این افراد نقل می کنم، شما به محتوا نگاه کنید ان شاء الله . در بحثهای طلبگی ، نظرات علما مطرح می شود . خود طلبه که هنوز مجتهد نیست بخواهد نظر بدهد.    شما متاسفانه به غلط ، علم اصول فقه را با  فلسفه مقایسه می کنید .   برای این که ان شاء الله این مسئله علم اصول فقه و گرایش علما به تاسیس این علم را بهتر فهم کنیم ، مقاله را که ضمیمه می نمایم ، مطالعه کنیم .
سلام علیکم  شما هر گونه  نقد مطالب آقایان طباطبایی و ملاصدرا را سلاخی گسترده و بی آبرو کردن آنها می دانید.    هنوز حجاب ضخیم رجال زدگی در شما موج می زند . ان شاء الله با استغاثه به امام عصر (عج) از شر آن رهایی بابید وگرنه  توفیق مرجعیت تقلید و مجتهد حاذق که پیش کش ، توفیق استادی حاذق و ماهر در دانشگاه های علوم دینی  را نیز  نخواهید داشت.    بنده الحمدلله رب العالمین ، از ابتدا نیت کردم  منهج و پایه ی کلام و فلسفه و عرفان مصطلح را مورد نقد قرار دهم تا ابتدا مخاطب ،  عمق ضلالت و گمراهی این سه شاخه از علوم وارداتی به اسلام  را متوجه شود.
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم    کتاب درسی معارف و عقاید 1 ، تالیف آقایان رضا برنجکار و محمد تقی سبحانی  است که شامل مباحث توحید و نبوت  می باشد.    والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
بنده الحمدلله رب العالمین یکی از حاجات ام درقنوت نمازهایم ، این است که ان شاء الله با عنایت امام عصر (عج) ، درآینده نه تنها یک مرجع تقلید و فقیه شوم ، بلکه ان شاء الله به مقام ولایت فقیه هم برسم تا بتوانم به اسلام و مسلمین خدمت کنم . ولایت فقیه بالاترین مرتبه نصرت امام عصر (عج) در عصر غیبت ایشان است که نصیب هر کسی نمی شود.  بلند همتی 
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم    کتاب درسی معارف و عقاید 3 ، تالیف آقایان رضا برنجکار و محمد تقی سبحانی  است که شامل مباحث توحید و نبوت  ، سطح متوسط ... می باشد.    والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی
اعوذبالله من الشیطان الرجیم  بسم الله الرحمن الرحیم  سلام علیکم  نگارنده با الهام از قرآن و روایات اهل بیت (ع) به دنبال ارائۀ روشی نو در بحث معرفت خداوند متعال است. معرفت خدای تعالی یکی از موضوعات مهم حیات بشر است و در طول تاریخ همواره فکر و اندیشۀ او را به خود مشغول کرده است.تنها راه آشنایی و ارتباط انسان با خدا، انبیا و حجتهای الاهی هستند. هر جا ذکری از خدا به میان آمده حتماً پیامبری در آنجا بوده یا تعالیم پیامبری به آنجا رسیده است.به طور قطع هیچ مقطعی از حیات بشر را نمی توان نشان داد که او بدون ارتباط با پیامبران الاهی با خدا آشنا شده باشد. خدایی که پیامبران، بشر را به او دعوت کرده اند به طورطبیعی در فکر و اندیشۀ انسان وجود ندارد. همۀ انسانها به وسیلۀ پیامبران صلوات الله علیهم متوجه خدا شده اند؛ الوهیت او را پذیرفته اند؛ به عبودیت او تن داد ه اند و بندگی او را وظیفۀ خود دانسته اند، با این حال وقتی بشر بدون توجه به تذکار پیامبران، خدا را موضوع تفکر قرار داده،از او دور شده و به جای خدای حقیقی، خدایی ذهنی و خیالی ساخته وپرداخته است. روشن است که چنین خدایی هیچگاه نمی تواند جای خدای پیامبران را برای بشر پر کند. امروزه از نظر اندیشمندان تردیدی وجود ندارد که خدای فیلسوف با خدای پیامبران متفاوت است. خدای فیلسوف مفهومی خشک و مرده است که نه می توان بدان امیدبست؛ نه می توان با او انس گرفت و راز و نیاز کرد و نه ترس و خوفی از او برای انسان پدید می آید. اما خدای پیامبران با انسان انس می گیرد و به او محبت می کند. بشر به او امید می بندد و از او خوف و ترس پیدا می کند. خدای فیلسوف، دست بسته محکوم به قوانین لایتخلف تفکر فلسفی و محدود به نظام علّی و معلولی است. بر همین اساس در مجموعۀ حاضر تلاش شده، به جای مباحث فلسفی و سوق دادن مخاطبان به تفکر در خدای متعال، آنها به طریق خداشناسی پیامبران و اولیای الاهی رهنمون شوند. طریقی که همۀ انسا نها، اعم از با سواد و بی سواد در آن مشترک اند. با این طریق هم فیلسوف و هم یک انسان عادی به راحتی می توانند با خدا آشنا شوند، راز دل خویش را برای او بازگویند و به برآورده شدن حاجات خویش از ناحیۀ او امید داشته باشند.امّا در نگاه فلسفی چنین امری غیر ممکن است؛ چرا که توجه خدا به یک بندۀ ضعیف مصداق التفات عالی به سافل و بر خلاف قواعد فلسفی است. امید است که ان شاء الله مطالعۀ این اثر در توجه دادن مخاطبان به خدای انبیا و راهنمایی آنان بهسوی عبودیت و بندگی مؤثر واقع شود.   والعاقبه للمتقین  التماس دعا  یا مهدی